نمایش جزئیات
روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۱به نفس سیدرضا نریمانی
بریم پشت در خونهٔ علی، ببینیم چه خبر شده
یه عده اومدن، یه نفر،دونفر،نه! انگار یه چهل نفری میشن درِ خونه جمع شدن، هر کی هر چی تونسته، دستش گرفته اومده بعضیا چوب آوردن بعضیا تازیانه به دست گرفتن...*
مُغتنم دیدند صبرِ رو به پایانِ مرا
آتش آوردند نمرود، گلستانِ مرا
بیت من، در آتش و مصراع من افتاده بود
بی ادب ها خوب سوزاندن دیوانِ مرا
آرزوهای مرا در پشتِ در آتش زدند
کاش می بستن جای دست، چشمان مرا
دست من بسته ولی دستِ مغیره باز بود
زد تو را تا که بگیرد زود تر، جانِ مرا
حرف ناموسش که شد، ایوب صبرش سر رسید
با تو سنجیدند بین کوچه، ایمان مرا
*هر چی فاطمش رو زدن، امیرالمؤمنین صبر می کرد..دستای علی رو بستن، چن نفری علی رو گرفتن، اولین ضربه رو زد دید علی حرکت نکرد. دومین ضربه رو زد دید علی داره تماشا می کنه. سومین ضربه رو زدمولا چشماشو بست.. دیگه علی فقط صدای ضربه ها رو میشنید. فقط میشنید غلاف داره به بازو میخوره، غلاف داره به پهلو میخوره، فقط صدای آه فاطمش رو میشنید...*