نمایش جزئیات
روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۱ به نفس سید رضا نریمانی
میخوام برات روضه بخونم آقا
غم به دل شماست میدونم آقا
یه روزی دستای علی رو بستن
بازوی مادر تو رو شکستن
جوری لگد زدن که اون در شکست
من چی بگم پهلوی مادر شکست
ناله ی مادر، تو مدینه پیچید
دل حسن، توی خونه می لرزید
درد اونو فقط یه زن میدونه
فضّه بیا، فضّه بیا میخونه
وای منو وای من وای من
میخ در و سینه ی زهرای من
در وسط کوچه تو را می زدن
کاش بجای تو مرا می زدن
فضّه داره باناله هاش، قلبمو از جا میکنه
هر کی با هر چی دستشه مادر ما رو میزنه
من نمیگم شما بیاید دست بابامو وا کنید
فقط میگممغیره رو ....
چاره ای بر این غمِ سربار کن بعداً برو
یک دعا در این شبِ دشوار کن بعداً برو
توکه روی حرف من حرفی نداری فاطمه
راهِ مرگم را خودت هموار کن بعداً برو
آخرَش بی اذن تو پوشیه را برداشتم
شِکوه ای از مُشتِ ناهنجار کن بعداً برو
آخر این ویرانه را خانه تکانی بهر چه
فکرِ خون مانده بر دیوار کن بعداً برو
*خون خاصیتش اینه اگه به یه جایی برسه فرقی هم نداره به لباس باشه یا به در و دیوار، هیچ جوری پاک نمیشه،اثرش نمیره، بالاخره یه لکّه ای ازش میمونه، فضّه هر کاری میکرد این خونا رو پاک کنه نمیشد...*
با دعای تو دلِ همسایه ها راضی شده
لااقل نفرین به این مسمار کن بعداً برو
بازویت که پُر ورم هردنده ات که جابجا
هرچه را که دیده ام انکار کن بعداً برو
روزه نذرت کرده ام یکبار دیگر پا شوی
لااقل پیشم بمان افطار کن بعداً برو
ناسزاهایی شنیدم از همه وقتِ سلام
فکر داغِ حیدر کرّار کن بعداً برو
هر چه گفتم گوشواره کو حسن چیزی نگفت
جانِ من یکبار تو اصرار کن بعداً برو
*امشب کنارِ بستر فاطمه علی چی میگفت ...*
ممنونم اگر نروی
میمیرم اگر بروی
از پیش من مرو
زهرا تو پناه منی
گرمی دِه حال منی