نمایش جزئیات

روضه وتوسل به حضرت ام‌کلثوم سلام الله علیها اجرا شده به نفس استاد حاج‌منصور ارضی

روضه وتوسل به حضرت ام‌کلثوم سلام الله علیها اجرا شده به نفس استاد حاج‌منصور ارضی

می نویسم به اِذن ثارُالله
از زنی با وقار همچون ماه
راوی صادقِ بنی هاشم
از علوم خفیِ حق آگاه

مَهد علم و مفسر قرآن
کوه عصمت، مقرب درگاه
چون حسین و حسن سخاوتمند
مثل زینب صبور آل الله

مثل زینب بلا چشیدن را
ام کلثوم بوده خاطرخواه
با صلابت مبارزه می کرد
با سلاح دعا و اشک و آه

خطبه مانند مرتضی می خواند 
خطبه هایی پر از غم جانکاه
مدح او را بس است چون بوده
دختر فاطمه، سخن کوتاه

دختر دوم ولی خدا
ام کلثومِ حضرت زهرا
آن قدر داغ و دردسر دیده
قد کمان و نحیف گردیده

بعد داغ غم رسول الله
یاس را در دل شرر دیده
وسط کوچه ی بنی هاشم
یک نفر به چهل نفر دیده

خاک غم روی چادرش مانده
چون شکاف سر پدر دیده
جگرش پاره شد کنار حسن
طشت لبریز از جگر دیده

چادر خواهر بزرگش را
وسط خیمه شعله ور دیده
لب گودال بر زمین خورده
غارت جسمِ محتضر دیده

کوفه و شام پر بلا رفته
بر سر نیزه ها قمر دیده

نیزه ها را ببر از این جا شمر
دور کن چشم بی حیا را، شمر

با دلی پُر شراره و گریان
لقمه ها را گرفت از طفلان

شاعرمحمدجوادشیرازی

* بی بی بود وقتی یکی از بچه ها ، لقمه رو گذاشت توو دهانش ، از شدت گرسنگی ، حضرت انگشت انداخت از دهانش درآورد ، عزیزم ، بر ما صدقه حرامه ؟؟  دوتایی گریه کردند ، وای وای ... اون کسی که صدقه آوردش ، گفت شما مگه کی هستید ، حضرت فرمودند : ما آلِ رسولُ الله هستیم ، اون سری که می بینی بالای نیزه است اون سرِ حسین ، پسر پیغمبر(ص)  .... حسین جان ، حسین جان ...*