نمایش جزئیات
روضه و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۱به نفسِ حاج میثم مطیعی
هفت آسمان در دست های مهربانت بود
هر چند عمری سقف زندان آسمانت بود
*انقدر این زندان آخر به آقای ما سخت گذشت، صدا میزد: "یا مُخَلِّصَ الشَّجَر" ای خدایی که درخت رو از بين سنگلاخ از بین ریگزار، تو بلند میکنی تو سر بر میاری، "نَجِّنی مِن حَبسِ هارون" دیگه نجاتم بده، "خَلِّصنی مِن حَبسِ هارون وَ مِن یَدِه" روایت نوشته ،آقای ما موسی بن جعفر، مدینه بود حرمِ پیغمبر بالا سر پیغمبر نماز میخوند. اومدن سراغش "فَقُطِعَ علیهِ صَلاتُه" با همون حال آقای ما رو میکشیدن می بردن، وَ هو یَبکی و یَقول أشْکوا اِلَیکَ یا رسولَ اللهِ ما أَلقی" آقا گریه میکرد، "وَ اَقبَلَ النّاس مِن کُلِّ جانبِ یَبکونَ وَ یَصِیحون"، مردم از هر طرف گریه کنان ضجه زنان به سوی آقا دویدن.. شیخ صدوق در عُیون اخبارُ الرِّضا روایت کرده.. "فَلَمّا حُمِلَ اِلی بَینَ یَدَیِ الرَّشید" وقتی آقای ما رو بردن جلو ملعون هارون الرَّشید، "شَطَمَهُ و جَفاء" شروع کرد به آقای ما فحش دادن...*
تسبیحی از ماه و ستاره، بین دستانت
خورشید در سجاده هر شب میهمانت بود
تصویر تو در قابِ زندان باز میتابید
یا نور و یا قدّوس وقتی بر زبانت بود
*آقای من با مناجاتت خفته هارو بیدار کردی. وظیفه ی انبیا و اولیا این بوده، خدا حاج آقا مجتبی رو رحمت کنه، همیشه میفرمود: انبیا و اولیا نیومدن مرده ها رو زنده کنن، اونایی که بهشون امیدی نیست مثل ابوجهل ها، ابولهب ها، شمر بن ذی الجوشن ها، وظیفه نداشتن مرده ها رو زنده کنن، لذا به زین العابدین گفتن اون ملعون اگه توبه میکرد خدا قبول میکرد یا نه؟ فرمود شمر اگه توبه میکرد خدا میپذیرفت، ولی او کسی نبود که توبه کنه...*
با تازیانه روزه ات را باز کردند
اشکِ غریبی آهِ غربت آب و نانت بود
وقت قنوت آخرت خون گریه میکردند
زنجیر هایی که به دست ناتوانت بود
طعنه شنیدن، داغ دیدن، خونِ دل خوردن
هر چند موروثی میان، دودمانت بود
اما خدا را شکر این حرمت شکستن ها
دور از نگاه مضطرِ معصومه جانت بود