نمایش جزئیات
توسل ومناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده شبِ سوم رمضان ۱۴۰۱به نفسِ حاجمهدی رسولی
پشت درب خانه ات برخاک صورت می کشم
تاکه تحویلم بگیری ازتومنت می کشم
بندگان مخلص ات آماده ی مهمانی اند
آنقدر خالیست دستانم خجالت می کشم
غفلتم غفلتم باعث شد از چشمت بیفتم باگناه
هرچه خواری می کشم ازدست غفلت می کشم
کورخوانده نفس اماره دلم دست علیست
هرچه ام باشم مگردست ازولایت می کشم
باولای مرتضی آقای عالم می شوم
بی علی یک لحظه هم باشم حقارت می کشم
دور مانده ام ازوطن...
دور مانده ام ازوطن از صحن ایوان نجف
یادِ انگور ضریحش آه حسرت می کشم
تاکه چشمم تر شود یاد لب خشک حسین
جای سرمه بر دو چشمم خاک تربت میکشم
دور از هیئت شدن یعنی نفس تنگی من
زیر این پرچم آرام و راحت نفس می کشم
یک توسل بر رقیه حاجتم رامی دهد
بیخودی گاهی پی حاجت ریاضت می کشم
دیده ای بابا مرا همراه عمه های خود
درسنین کودکی درد اسارت می کشم
بابا چندروزی می شودچیزی نگفتم باکسی
من خجالت از سخن گفتن به نُکلت می کشم
چند جای استخونهای نحیفم له شده
هر تکانی میخورد جسمم مشقّت می کشد
بی تاب وشعله ورم اصلا خبر داری؟
از دوریت دربه درم اصلا خبرداری؟