نمایش جزئیات
مناجات وتوسل به صاحب الزمان روحی له الفدا اجرا شده ۱۴۰۲به نفسِ سید رضا نریمانی
هر چند عاشق نه، ولی عاشق نما باشم
بند ادا و بندهی اطوارها باشم
یک شب برایت تب نکردم این همه سال ست
من گیر یک بام و اسیر صد هوا باشم
محض لب و محض دهن اهل فرج هستم
اهل عمل کردن نه، اهل ادعا باشم
اندازهی لیوانِ آبی نیستم یادت...
در واقعیت بیش از این سر به هوا باشم
اینجا کسی جز مادرت در انتظارت نیست
تعارف ندارم، با جماعت آشنا باشم
ای صبح و شب گریان! بَدم اما ببخشیدم
گریهکن آقای سر از تن جدا باشم
سَیِّد سر جَدَّت که دارم راست میگویم
خیلی دلم میخواست امشب کربلا باشم
میخواستم« عجل ولیک» را که میگویم
رو به حسینٌ منی ایوان طلا باشم
جای کسی را تنگ میکردم مگر امشب؟!
در حسرت نیمه شب صحن شما باشم
شعبان نشد؛ شبهای قدرم را تو امضا کن
دلواپسم از بس که در خوف و رجا باشم
امشب سرم را میزنم بر در ببینیدم
من دورهگردم که پی آب و غذا باشم
شعری اگر خواندم، رضای قلب زهرا بود
مدیون شاهم در پِی شال و عبا باشم
بین من و تو فاصله انداخت این دنیا
ای کاش میشد با تو زیر دست و پا باشم
زینب به گریه گفت: دست و پا نزن دیگر
که دست و پا گم کردهام در هول و ولا باشم
یا داعی اللهِ به خاک افتاده کاری کن
من در مسیر بزم أشقَى الأشقياءِ باشم
شاعر: علیرضا وفایی خیال