نمایش جزئیات
توسل ومناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده شب سیزدهم رمضان ۱۴۰۱به نفسِ حاجمهدی رسولی
کجاست اهل دلی که نگاه ما بکند
برای حال خرابِ دلم دعا بکند
*اگه رفیقتو دوست داری نیمه شب دعاش کن، عارف بزرگ آقا سید علی قاضی میگه نیمه شبی آمدم تو این خانه های قدیمی تو حوض وضو بگیرم.خواستم وضو بگیرم دیدم امشب انگاریه نوری امشب رپ قلبم داره میشینه هر چی فکر کردم خدایا! من که کاری نکردم این نور از کجا داره میاد؟آقاسیدعلی قاضیه،میگه تصرفی در شهر نجف کردم خدایا این نور به عمل من نیست از کجا داره میاد؟ میگه یهو دیدم تو یکی از این خونه ها، یه طلبه ای دستهاشو برده بالا میگه خدایا،من سیدعلی قاضی رو دوستش دارم.. خدایا! یه نوری بهش عنایت کن دیدم به دعای خیر اون رفیقم بوده، برا همدیگه دعا کنیم
کجاست خبره طبیبی که کیمیا داند
مسِ وجود مرا بهتر از طلا بکند
به ذرّه گر نظرِ لطف، بوتراب کند
به یک نگاه مرا بنده ی خدا بکند
همین که داد و فغانم بلند شد دیدم
جناب خواجه ی شیراز این ندا بکند
طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق لیک
چو درد در تو نبیند که را دوا بکند
عاشق منم که یار به حالش نظر نکرد
ای خواجه درد هست ولیکن طبیب نیست
عاشق که شدکه یار به حالش نظر نکرد
ای خواجه درد نیست ولیکن طبیب هیست
مرا بگیر و در خانه ات مقیمم کن
چقدر عبد فراری برو بیا بکند
دیگه این همسایه ها دارن شاکی میشن بهم میگن اگ قرار بود درو بروت باز کنه ۱۳ شبه اومدی ،وا میکرد دیگه، چجوری بهت بگه عشق یه طرفس ،برو دیگه
من ۱۳ شبه اومدم بساط کردم خب یه ذرم از ما بخر
مهربون،دردمو کجا ببرم ،ب کی بگم چند افطار گذشت هنوز یه نفر به ما یه بسم الله نگفته، یه بسم الله ب ما بگو
تو که میبینی منعلیلم،کورم کرم.خوب یه لقمه م رو کام بزار قربونت بشم
به کار من گره خورده ست اما
گشایش از گره ام ذکر یا رضا بکند
«السلام علیک دلتنگمیا امام رضا.....»
*مرحوم شیخ صدوق در عیون اخبارالرضا، روایتی رو آوردن، خیلی عجیبه، میگن وقتی تو نیشابور اون حدیث معروف رو فرمودن.. آمدن از بین جمعیت رد بشن دید یه نفر هی به این محافظا میگه من یه ذره باهاش کار دارم،آقا،برو عقب،نمیشه، یه ذره امام رضا رو ببینم.. انقدر اصرار کرد آقا متوجه شدن فرمودن: برید کنار، بیا جلو ببینم تا آمد، عنان اسب امام رضا رو گرفت گفت: آقا فرمود بگو چته؟ گفت: آقاجان در گوشت میخوام بگم، فرمود بگو..صدا زد یاامام رضا!به اینا گفتی منم فهمیدم، اینا که همشون اهل ولایت شما نبودن ، من اهل ولایت شمام،من شیعه ی شمام، آقا لبخند رو لباشون اومد گفت: آقا یه چیزی بمن بگو به اینا نگفتی، امام رضا بهش فرمود: یه چیزی بهت میگم اگه بگیری همه عالم مال توعه، همین قدر بدون ، محبت جد ما حسین تو قلب فاجرم نفوذ میکنه.. اگه دیدی دلت مرده ست بروکربلا... اگه دیدی بیچاره شدی برو کربلا..
یجوری راهو بر ابی عبدالله بستن، امام صادق می فرمود: مثل یه گنجشکی که تو قفس ،گیرش بندازن از هر طرف حمله کنن یجوری ابی عبدالله رو تو تنگناش گذاشتن، خدا گفته حسین، راه همه ی قلبها رو به روت وا کردم عزیزم .. تو هر دلی میخوای بتابی بتاب،عزیز دلم!
چه میشود شب جمعه یکی زکرب و بلا
حواله ای بفرستد مرا صدا بکند
امشب ما رو هم صدا کن آقا، صدامون کن از گودالی قتلگاه حسین جان، قربون اون چشای نگرانت.. قربون آقایی که همه ی اهل بیت وقتی جون میدادن نگاشون به بالاسرشون بود امام صادق فرمود: در ما اهل بیت فقط یک نفر وقتی جون میداد به آسمون نگاه نمیکرد چی میخای بگی؟میخای بگی خب رو صورت برش گردوندن، باشه ، این یه دلیلشه ،اما بالاترش این بود از تو گودی قتلگاه هی با کنار سر،خیمه ها شو نگاه میکرد...
حسین چوخ باخما خیمیه
من ئوزومده حسینچیم
اخیامیده اوخیمیه نالان منمکیده