نمایش جزئیات

روضه و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده شب بیست وچهارم ماه مبارک رمضان به نفسِ حاج‌محمد رضا بذری

روضه و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده  شب بیست وچهارم ماه مبارک رمضان به نفسِ حاج‌محمد رضا بذری

فدای جود کسی که هر آنچه را بخشید
فقط به خاطر خشنودی خدا بخشید

از ابتدا پدرش فکر ما گداها بود
که سفره ی کرمش را به مجتبی بخشید

غریب بود، اگرچه گدا فراوان داشت
کریم بود، بدون سر و صدا بخشید

کریم کار ندارد به اسم و رسم کسی
غریبه را چه بسا بیش از آشنا بخشید

ملامتش نکنید آن که را مدینه نرفت
مدینه زائر خود را به کربلا بخشید

گمان کنم که دگر مادری زمین نخورَد
خدا فقط به حسن این چنین بلا بخشید

گمان دیگرم این است که دم آخر
به غیر قاتل مادر بقیه را بخشید

خونِ جگر داد زد غریبی من را
زهر بهانه‌ست کوچه کشت حسن را

وای از آن مسجد و مرور بلایا
بر سر منبر مغیره بود خدایا

سبِّ علی می‌کنند و فکر بهشتند
نامه ی بیعت به عمرو عاص نوشتند

کشت مرا داغ کوثری که شکسته
خاطره‌ی بغض مادری که شکسته

حق بده هرروز زارزار‌ کنم من
خاطره‌ی کوچه را چکار کنم من؟

آی کسی که سوال می‌کنی از من
تا به کنون دیده‌ای کتک بخورَد زن؟!

دست پلیدی به ظرف کوثر من خورد
بشکند آن دست که به مادر من خورد

*مناقشه است تو مجلس معاویه، همه بلند میشن یکی این میگه یکی اون میگه، همه دارن حرف میزنن جبل الصبر امام حسن ،دریای صبره، کوه صبره، عالم صبره،اما همین امام حسن که صبر وجودشو گرفته، صبر شاگرد مکتب امام حسن مجتباست. این عظمت صبردیدن یه جا بلند شد طاقت نیاورد اونم تا دید تو این جمع ،مغیره بلند شد. صدا زدتو دیگه چیزی نگو..انقده مادر مارو زدی محسن ما جان داد، سر و روی مادر ما رو خونی کردی...*