نمایش جزئیات
روضه و توسل ویژهٔ هشت شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۲ به نفس حاج حسین سازور
دلم امشب به مجلس روضه
خسته و بیقرار میآید
یک کبوتر شده که از سمت
حرمی پر غبار میآید
گرد غربت نشسته بر روی
پر و بال کبوترانهی دل
میچکد لاله لاله اشک درد
امشب ازخلوت شبانهی دل
با من ای دل بگو کجا رفتی
که پر از ماتم و شراره شدی
تو چه دیدی در آن دیار غریب
که شکستی و پاره پاره شدی
گفت رفتم به سرزمینی که
عطر اندوه و بغض ماتم داشت
خاک آنجا همیشه دلگیر و
آسمانش همیشه شبنم داشت
به خدا رنگِ خاک میگيرد
پر و بالِ كبوتران بقيع
روزها هم هميشه در آنجا
آفتاب است سايهبان بقيع
نه حرم، نه رواق، نه گنبد
نه ضريح و نه صحن و گلدسته
هست آنجا مزار خاكیِ
چهار مردِ غريب و دلخسته
در نواحی نوحه و ناله
شعلهٔ بیكرانهای دارد
نه فقط قبر چار مرد غريب
بانوی بی نشانهای دارد
اين زمينِ دلشكسته از آهِ
غربت و نالههای مادر بود
همدم اشكهای مادرمان
يك بغل لالههای پرپر بود
و در اين باغ آتش سرخی
در دل سبز ياسمن گل كرد
شعلهی زهرِ كينهها بينِ
جگر پارهی حسن گل كرد
چند روزی گذشت و خاك بقيع
عطر غمناك اشك و ناله گرفت
و به دست همان كمانداران
بدنِ ياس رنگ لاله گرفت
اين زمين يك زمين ساده كه نيست
اين زمين خاك غربتآباد است
اين زمين دلشكستهی داغِ
گريههای امامِ سجاد است
اين زمين از تبار شیون«اشک» و آه
به خدا هر سپيده زائر داشت
آسمانی پر از ستاره از
روضههای امام باقر داشت
خاكهای غريب اين صحرا
روزگاری تبِ شقايق داشت
تا سحر در كبود چشمانش
اشكِ سرخِ امام صادق داشت
اين زمين يك زمين ساده كه نيست
باغي از داغ لاله و ياس است
در تبِ نالههای محزونِ
مادر بيقرار عباس است
در حوالی اين ديار غريب
از غم يار آشنا میخواند
در مدينه كنار خاكِ بقيع
روضهی سرخ كربلا میخواند
شاعر : یوسف رحیمی
*از بس که امام حسنمادریه..
بایدم در جایی حضرت به خاک سپرده شود
که بوی مادر از آن استشمام می شود..*