نمایش جزئیات
روضه و توسل ویژهٔ شهادت امام صادق علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج حسین حقی
بر هم نزن نماز مرا بی هوا نزن
حالا که می زنی جلوی آشنا نزن
سجاده و عبای مرا می کشی بکش
اما لگد به تربت کرب و بلا نزن
آتش زدی به زندگیم بس کن و برو
دیگر نمک به زندگی من بیا نزن
در خانه بس نبود غرورم شکسته شد
حداقل مقابل همسایه ها نزن
با تازیانه ات به سر و صورتم بزن
حرفی فقط به حضرت خیرُ النساء نزن
*به مادرم چیزی نگو میزنی بزن..*
بالای مرکبی و خجالت نمی کشی
پیچیده پای من چه کنم بی حیا نزن
موی سپید دارم و شیخ الائمه ام
هر طور میزنی بزنم با عصا نزن
وقت گریز من شده نوحوا علی الحسین
زینب دوید و گفت غریبِ مرا نزن
ای شمر و بس کن و به روی سینه اش نرو
با چکمه ات قدم روی عرش خدا نزن
*یه نگاهش کرد دید داره ابی عبدالله هی دست و پا میزنه...یه نگاهش کرد گفت داداش..!*
با دست و پا زدن گره ای وا نمی شود
تشنه لبم عزیز دلم دست و پا نزن
«حسین...»