نمایش جزئیات

روضه و توسل به حضرت جواد الائمه علیه السلام اجرا شده به نفسِ استاد میرباقری

روضه و توسل به حضرت جواد الائمه  علیه السلام اجرا شده به نفسِ استاد میرباقری

بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيمِ  

"الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِینَ"

آمدم ای شاه پناهم بده 
خط امانی ز گناهم بده

ای حرمت ملجأ درماندگان
دور مران از در و راهم بده

لایق وصل تو که من نیستم 
اذن به یک لحظه نگاهم بده

ای که از حال خسته با خبری
یا جواد َالائمه ادرکنی

از کریمان، همه کریم‌تری 
یا جوادَالائمه ادرکنی

*هر چی از ما می‌گیرید محبت خودتون رو معرفتتون رو از ما نگیرید شما کریمید هیچ‌ چیز از کسی نمی‌گیرید مگر به ضررش باشد.*

ای به حُکمت قَدَر، امیرِ قضا
دُرِّ یکدانه‌ی امام رضا

تو جگر گوشه‌ی پیامبری
یا جوادَ الائمه ادرکنی

ای به نه سالگی امام شده
باب حاجات خاص و عام شده

«من گدایم گدای دربه‌ دری»

جان به قربان دست‌ و پا زدنت
دم‌ به‌ دم باب را صدا زدنت

*امام رضا! به ما خبر رسیده جوادالائمه رو در سن جوانی مسموم کردن دشمن،خانگی بود.موقع افطار به حضرت، زهر داد.اون زهر، اِنقدَر شدید بودجگرش از تشنگی می‌سوخت..گفتن دربِ حُجره رو بسته بودمبادا کسی آب به جوادالائمه برساند..خدا کنه این جمله، دروغ باشد..گفته بود توو هلهله‌ و سروصدا و پایکوبی صدای امام جواد رو گم کنن. تشنه، مسموم، در غربت به شهادت رسید.حتی اجازه نداد بدن رو دفن کنن..سه روز این بدن، مقابل آفتاب افتاده بود ...ولی آقا جان امام رضا خودتون بهتر می‌دانید..بعدِ سه روز این بدن رو گلباران کردن پیکر مطهر جوادالائمه رو از زیر گُل‌ها بیرون آوردن..کفن قیمتی پوشاندند..با احترام، دفن کردند...*

«ولی کفن مگر به کربلا به غیر بوریا نبود»

*امام رضا خودتون فرمودید:"یَا ابْنَ شَبِیبٍ اِنْ بَکَیْتَ عَلَی الْحُسَیْنِ (علیه‌السّلام) حَتَّی تَصِیرَ دُمُوعُکَ عَلَی خَدَّیْکَ غَفَرَ اللَّهُ لَکَ کُلَّ ذَنْبٍ اَذْنَبْتَهُ صَغِیراً کَانَ اَوْ کَبِیراً قَلِیلًا کَانَ اَوْ کَثِیراً"...چه بشارتی امام رضا به ما داده چه راه نزدیک توبه‌ای رو به روی ما باز کرده ..فرمود:اگر برا امام‌ حسین‌گریه کنی اشکت رو صورتت جاری بشه خدای متعال همه‌ی گناهانتو پاک می‌کند.کوچک و بزرگ نمی‌کنه.کم و زیاد نمی‌کنه..*

کفن مگر به کربلا به غیر بوریا نبود 
مگر حسین تشنه‌ لب عزیز مصطفی نبود

*آه از اون لحظه‌ای که ارباب ما به صورت به زمین خورد..صدای غربتش تو هلهله‌ی دشمن گم شد.تا اون وقتی که دختر امیرالمؤمنین نگاه کرد بیرون خیمه دید سری به نیزه بلند است..دید سر و به نیزه زدن یک بیابان پای این سر، پایکوبی می‌کنن..."وَ هذا يَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِيادٍ وَ آلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَيْنَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيْهِ اللهُمَّ فَضاعِفْ عَلَيْهِمُ اللّعْنَ مِنكَ وَالعَذابَ الألِيمَ" ای کاش کار به همین‌جا ختم می‌شد..رو کرد به لشکرش "مَن ینتَدِبُ لِلحُسَینِ"؟!!! یه جوری بر این بدن اسب تاختن به اندازه یه نگین انگشتر جای سالم، توو این بدن باقی نمانده نبوداونقدر سنگ و نیزه زدن به امام حسین که وقتی خواهرش آمد صدا رو شنید" اِلَیَّ اُخَیَّ"با یه تلی از سنگ و نیزه‌ها روبه‌رو شد موانعو کنار زد ءَاَنت أَخی؟! ءَاَنت ابن والدَتی؟!جوری اسب بر این بدن تاخته بودن من با تعبیر کنایه آمیزِ زیارت ناحیه بگم.. "السلام علی المُرَمَّلِ بالدِماء"لذا وقتی امام سجاد آمد فرمود: بنی اسد برید یه بوریا بیاورید.آرام این بوریا رو موج داد زیر بدن قطعه‌ قطعه بدنو به خاک سپرد رو قبر و پوشانید.
حضرت یه جمله روی قبر با انگشت سبابه نوشته.."هذا قَبْرُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَليِّ بْنِ ابيطالِب، الّذي قَتَلوُهُ عَطْشاناً"*

از آب هم مضایقه کردند کوفیان
خوش داشتند حرمتِ مهمان کربلا

"صلی الله علیک یا اباعبدالله"