نمایش جزئیات
روضه و توسل به حضرت جواد الائمه علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی روح الله بهمنی
السلام علیکم یا اهل بیت نبوه
غریب تر ز حسین و
غریب تر ز حسن
غریبِ زهرا تو
صدای ناله ی امن یجیب زهرا تو
بمیرم از غمت آقا کسی نداری تو
غریب تر ز حسن کسی نداری تو
چقدر غرق عرق، غرق درد تب داری
میان جگر پاره سرفه روی لب داری
به داد تو نرسیدند تا صدا نزنی
کسی نبود کنارت که دست و پا نزنی
صدای بال و پر خسته از قفس نرسد
صدا نزن که صدایت به هیچکس نرسد
*تا زهر و به آقا داد جوادالائمه صدا میزد وای جیگرم ام الفضل لعنت الله علیه گفت: بیایید کنیزها هلهله کنید دف بزنیدتشتها رو بیارید رو تشت بزنید صدای غربت جوادالائمه به گوشم نرسه..*
آقا جانم! صدا نزن که نفسهات مختصر نشوند
صدای هلهلهها تا که بیشتر نشوند
صدای هلهله آید رضا رضا نکنی
که دست و پا بزنی و خدا خدا نکنی
صدا نزن که به دف میزنند در پسِ در
آخ جواب داده کف میزنند در پس در
نگو جوان رضا تشنهای که آبی نیست
بیا نگو جگرت سوخت که جوابی نیست
عجیب زهر بدی بود شعله برپا کرد
تمامی جگرت را که ارباً اربا کرد
کسی نگفت که آبی دهان خشکش را
کسی نگفت که رحمی زبان خشکش را
به پشت حجره کنیزان و همسرش اینجاست
کسی نگفت نخندید مادرش اینجاست
*آی ۱۸ ساله ی امام رضا..جواد الائمه تو سن طفولیت مشغول بازی کردن بود در کنار پدر بزرگوارش علی بن موسی الرضا بازی میکرد به زبان ما پاش گیر کرد جایی یا به هر دلیلی زمین خورد. یهو بغضش ترکید شروع کرد به گریه کردن ناله زدن گفت: میکشمتون از خاک بیرونتون میارم علی بن موسی الرضا یه نگاه کرد گفت پسرم کنار حرم پیغمبر رحمت للعالمین کی رو داری میگی؟ گفت: بابا جان دارم اون دوتا نا نجیب رو میگم اولی و دومی. چرا پسرم ؟گفت: بابا جان میخوام بدونم مادرم زهرا چه گناهی کرده بود.. شنیدم وقتی مادرم زهرا تو کوچه زمین خورد. اینها اونجا هم رحم نکردند لابه لای روضهام بگم با دو دست به صورت مادرم زدند..*
غریبتر از مجتبی نه بستری داری
نه گِرد خویش برادر نه خواهری داری
*بابا میگن امام حسن غریبه درسته. اما لحظهٔ آخر خواهر زینب کنار بسترش بود تا خونآبه بالا میآورد زینب به صورتش میزد. اما من بمیرم برای اون آقایی که هرچی داد میز..د صدای هلهلهها بلندتر میشد. خون که بالا میآورد ام الفضل بلند بلندمیخندید*
برادری که به قربان پیکر تو رود
نه خواهری که رسد زود همسر تو رسد
نه گریه کنی که سر به دشت بگذارد
نه خواهری که برای تو تشت بگذارد
میان خنده و دشنام بردنت آقا
کشان کشان به روی بام بردنت
*میگن آقا را کشان کشان بردند پشت بام مگر همینطور راحت بردند انقدر این پیشانی آقا به این پلهها خورد. انقدر این بدن آقا به این در و دیوار خورد... میدونی یکی از لقب های امامجواد چیه؟ بهش میگن:"یا شبیهَ صاحبَ فُطرس" یعنی شبیهترین کس به ابی عبدالله امام جواد بوده تو ائمه ما.. صورتاً، چهرتاً شبیه ابی عبدالله بوده ..بدنش هم شبیه جد غریبش حسین بوده..*
کنار خشکههای لبت کاسههای آب افتاد
کشان کشان بدنت زیر آفتاب افتاد
کشیدهاند با پا سرت چه بدجوری
میان راه بگو چند تا لگد خوردی
به روی بام ولی مثل اینکه پامالی
به روی بام ولی نه میان گودالی
*وقتی میزدنت دخترت نگاه نمیکرد
وقتی میزدنت خواهرت نگاه نمیکرد*
ولی به سوی تو خیره نگاه دختر نیست
به روی جسم تو سایه به جات کبوتر نیست
هزار شکر که جسم تو نامرتب نیست
هزار شکر که بر بام،جای مرکب نیست
*اما یه آقایی رو من سراغ دارم.. بمیرم*
آقا تو گودال سر تو تشنه بریدن
ده تا اسب با نعل تازه روی پیکرت دویدند
*اون زن میگه از کوچههای بغداد رد میشدم نگاه کردم دیدم کبوترها بالای یه پشت بامی ایستادند بالهاشونو به هم نزدیک کردند کَاَنّ میخوان از چیزی حفاظت کنند. صحنه عجیبی رو رقم زده بودند. ایستادم نگاه میکردم دیدم یه کنیزکی از در اومد بیرون. گفتم چه خبره؟ این وضع عادی نیست.. یه نگاه بالا پشت بوم واین طرف اون طرف کرد گفت به کسی نگو.. میدونی چرا این کبوترا دارن این کار رو میکنند؟ بدن جوادالائمه سه روزه زیر آفتابه این کبوترها بالهاشونو به هم دادند
همه روضه خونها اینجا رو گریز میزنند میگن کاشکی این کبوترها کربلا بودند درسته.. ولی امشب یه چیز دیگه میخوام بگم. این کبوترها کربلا بودند آره، کبوترهای کربلا کی بودند؟ یکیشون سکینه بود، یکیشون زینب بود، یکیشون نازدانهٔ ابی عبدالله بود. اینا وقتی دیدن نور آفتاب رو بدن حسین افتاده خودشون رو حائل کردند بدن بابا آفتاب نخوره. اما این کبوترا خیلی فرق دارند با کبوترهای بغداد.. یه وقت یه صدای بچه بلند شد.. بابا! بابا! پاشو، بابا! پاشو این نامحرمها الان ما رو میکشند. انقدر این کبوترها رو تازیانه زدند انقدر شلاق زدند..حسین...
کیا دلشون برای محرم امام حسین تنگ شده.. چند صباح، دیگه بیشتر نمونده این نالههاتو برسون به نالههای محرم حسین.. بگو حسین*
میزنه قلبم داره میاد دوباره باز بوی محرم
یواش یواش محرم از راه میاد دوباره
ماهی که اشک و سوز و گریه داریم
یواش یواش غبار غم به دلا میشینه
عشق حسین زهرا خدایی که شیرینه
«حسین حسین جان ...»
برچسب ها
- باب الحرم
- آموزش مداحی
- دانلود مداحی
- متن روضه
- شعر به همراه سبک
- اشعار مذهبی
- امام جواد
- امام نهم
- متن اشعار
- متن شعرمداحی
- روح الله بهمنی
- متن روضه و شعر
- دانلود روضه امام جواد الائمه
- شعر روضه شهادت امام جواد به همراه متن
- شهادت امام محمد بن علی التقی الجواد
- شعر شهادت امام جواد
- اشعار شهادت امام جواد
- متن روضه شهادت امام جواد
- گریز روضه امام جواد
- متن روضه برای شهادت امام جواد