نمایش جزئیات

مناجات و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی

مناجات و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی

 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللّهِ، وَ مَا خَصَّنَا بِهِ مِنْ وِلاَيَتِكُمْ طيِباً لِخَلْقِنَا وَ طَهَارَة لِأَنْفُسِنَاوَ تَزْكِيَة لَنَا وَ كَفَّارَة لِذُنُوبِنَا...

کوچه به کوچه گشته‌ام میخانه‌ای نیست
این روزها یک عاقلِ دیوانه‌ای نیست

مانند هر شب شمع می‌سوزد ولیکن
افسوس که دور و برش پروانه‌ای نیست

انگار خاک مرده پاشیدند اینجا
این سرزمین بی‌روضه جز ویرانه‌ای نیست

وقتی که دیوار حسینیه نباشد
دیگر برای گریه کردن شانه‌ای نیست

روزیِ یک شهر از هَوار یک گدا بود
فقر آمده چون ناله‌ی مستانه‌ای نیست

*کامل الزیارات نوشته:حضرت رقیه هی میومد می‌گفت:عمه گرسنمه...آنقدر این دختر بهونه می‌گرفت، هی میگفت: عمه گرسنمه، عمه توو خرابه بوی نون میاد، بوی غذا میاد، هیچی نداریم بخوریم؟!...
آنقدر بهونه می‌گرفت تا یهو امام سجاد دید یه آتیشی بی‌بی روشن کرده؛ امام سجاد فرمود:« عمه جان! ما چیزی توو خرابه نداشتیم؛ آب بار گذاشتی، آتیش روشن کردی»؟!بی بی فرمود: هیچی نداریم ولی آنقدر این بچه‌ها بهونه می‌گرفتند گفتم سرشون گرم بشه بگن عمه داره یه چیزی برامون درست می‌کنه...*


یک سال در رنج و گرفتاری می‌افتد
شهری که در آن روضه‌ی ماهانه‌ای نیست

باید به سِیرش شَک کند ما بین این راه
هر کس که در راه سلوکش مانعی نیست

باید مصیبت‌های زینب را بیان کرد
حالا که دیگر بین ما بیگانه‌ای نیست