نمایش جزئیات
زمزمه وتوسل به دوطفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شب چهارم محرم۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی
از خیمه میکنه نگاه، به اون دوتا شبیه ماه
خدا رو میگیره گواه، که دل بُریده از نور دیده
قسم داده داداش و، به مادرش، به باباش
با دست خود پوشونده، کفن تنِ پسرهاش
به پیش چشمام، میون رفتناتون
زخم روی تَناتون، خندهی دشمناتون
اَبنای زینب، مستِ رهایی میشن
کرب و بلایی میشن، فدای دایی میشن
داداشِ من، فدا سرت، فدا علیِاکبرت
فدای بغض دخترت، دوتا پسرهام، تموم دنیام
توو خیمه مونده بودم، خجل ازت نباشم
کاشکی میشد خودم هم، توو کربلا فدا شم
واسه زخمِ من، مرهمی و طبیبی
خیلی خیلی غریبی، بی یار و بی حبیبی
برات بمیرم، چی به سرت آوردن
اشکم و درآوردن، انگشترت رو بُردن
*همچین که وداع آخر سیدالشهدا با زینب رسید.روایت میگه همه ی زنها دور حسین حلقه زدند.هی میگفتن:حسین جان! اجازه بده ماهم بریم میدان، ما اینجوری نمیتونیم تنها بمونیم.. زینب هی اصرار می کنه داداش اجازه بده منم برممیدان...*
آب آورت رو میبری میدون
گل پسرت رو میبری میدون
ام وهب حالم و میدونه
کی خواهرت رو میبری میدون
خدا میدونه خوب میجنگم
شمشیر نشد با چوب میجنگم
میگن که دختر علی هستم
از صبح تا غروب میجنگم
فدای غصه خوردنت داداش
غریب گیر آوردنت داداش
برات بمیرم که ته گودال
به زور نیزه بردنت داداش
آخه اینا چی میخوان از جونت
فدای موهای پریشونت
هنوز که خیزرون نیاوردن
بگو چرا شکسته دندونت
فدای این نگاه مظلومت
از آب هم کردند محرومت
تو رو خدا نگو انا العطشان
با نیزه میزنن توو حلقومت
داره چه غوغایی بهپا میشه
دم غروبِ کربلا میشه
وَالشِّمرُ جالِسٌ عَلى صَدرِكَ
داره سر از تنت جدا میشه
برچسب ها
- باب الحرم
- مداحی
- آموزش مداحی
- متن روضه
- اشعار
- متن شعر
- شعر مداحی
- اشعار مذهبی
- شعر مذهبی
- اشعار مداحی
- دانلود روضه
- روضه جانسوز
- شب چهارم محرم
- روضه و توسل
- شعر روضه
- گریز روضه
- متن اشعار
- گریز مداحی
- متن روضه با صوت
- شعر ماه محرم
- توسل به دوطفلان حضرت زینب
- دانلود روضه شب چهارم محرم
- متن روضه شب چهارم محرم
- دوطفلان حضرت زینب
- شعر شب چهارم محرم
- روضه دوطفلان زینب
- روضه دوطفلان حضرت زینب
- متن روضه دو طفلان زینب
- محرم 1402
- روضه شب چهارم سید رضا نریمانی