نمایش جزئیات

سینه زنی وتوسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی

سینه زنی وتوسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام  اجرا شده شب ششم محرم۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی

دیگه دلِ موندن نداری
دارم از چشات می‌خونم
قربونِ رگِ غیرت شم
پهلوونِ نوجونم

من خودم بزرگت کردم، میدونم که
دشمنای دین و راحت، نمیذاری
بی‌زره میری توو میدون، بفهمند که
این سرِ نترست رو از ،حسن داری

بگو حسن که جون بگیرم
بگو حسن عمو فدات شه
بگو حسن سرِ یک لشکر
خاکِ پاک شه

«نوجوونِ بت شکنم، ای قاسمِ حسنم»

جَمَل و زنده کردی بازم
با این هیبت و جلالت
نفسِ لشکر و بریدی
شیرِ مادرت حلات

تا گره به ابروت افتاد، بهم ریختن
توی فنِّ جنگیدن تو، چه استادی
دور شدن جووناشون از، دَمِ دستت
با یلِ یلاشون وقتی، در افتادی

میگن حسن اومد دوباره
دلیری بسکه مثل بابات
خونِ علی ولی الله
توی رگهات

«نوجوونِ بت شکنم، ای قاسمِ حسنم»


رجز که خوندی تو قاسم 
دشمنت به لکنت افتاد
پسرای حضرت رو دیدن
قلبشون به وحشت افتاد

شمشیر و توو دست گرفتی، مثِ عباس
وارث حسن از نسلی، شریفی تو
دست و پاشون و گم کردن، تا دیدن که
یک تنه همه لشکر و، حریفی تو

تا یه قدم جلو میرفتی
عقب عقب میرفت یه لشکر
همه برات سپر انداختن
شدی حیدر

«نوجوونِ بت شکنم، ای قاسمِ حسنم»

شاعر: حمید رمی