نمایش جزئیات

حال که ای همسفربی تو سفر می کنم

حال که ای همسفربی تو سفر می کنم

حال که ای همسفر

بی تو سفر می کنم

زاد ره خویش را

خون جگر می کنم

واویلتا واویلتا ...

من که ز آغاز عمر

بی تو نکردم سفر

خیز و ببین یا اخا

با که سفر می کنم

هر طرفم می کشند

بر تو نظر می کنم

هر قدمم میزنم

نام تو را می برم

واویلتا واویلتا ...