نمایش جزئیات

مدح و توسل به امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا بذری

مدح و توسل به امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا بذری

قلم لال است اما می‌نویسم داستانش را
من و مدح علی؟!حتی نمیبردم گمانش را

گروهی‌ باعلی‌ مشغول و جمعی باعلی عاشق
مسلمان جای‌خود دارد چه سازم هندوانش‌ را

علی را بی خدا اصلاً خدا را بی علی هرگز
نه‌ میخواهم‌ چُنینش را ،نه‌ میخواهم‌ چُنانش‌ را

نه تنها مجلس خود را بنا بر گفته‌ی احمد
مزین کرده با نام علی شیعه اذانش را

به‌قربان‌ وجودی که‌ وجودم از وجود اوست
چنان‌ میخواهمش‌ آری که‌ هر موجود جانش‌ را

خدا فرموده‌ قبل از خلقت‌ عالم علی‌ بوده‌است
و من اصلاً نمی‌فهمم مکانش را زمانش را

بگویم‌ فاش‌حیدر کیست‌ ممسوس‌ خداوند است
زبانم تند می‌راند که می‌گیرم عنانش را

همیشه از خودم می‌پرسم و هربار میمانم
چگونه شکر باید کرد لطف بیکرانش را

ضریحش که‌ به‌جای‌ خود دلم‌ آنقدرها تنگ‌ است
کسیکه یا علی‌گفته‌ است میبوسم دهانش را

زمان‌ خطبه‌‌خوانی‌ او سخنران‌ نه‌ سخندان است
که منبر می‌برد حظ، شیوه‌ی فنّ بیانش را

خدا خود را اگر مومن‌ صدا کرده‌‌ است‌ میخواهد
که اینگونه کند مدح امیر مومنانش را

قَسیمُ النار والجنه علی تنها علی بوده‌است
کسی که با یتیمان میکند تقسیم نانش را

به‌قدرِ نان جو از مُلک این دنیا نمیخواهد
نخواهد بست زنجیری به دنیا؛ بازوانش‌را

خدا آغاز خلقت یاعلی گفت‌است پس حتماً
به پایان می‌بَرَد با "یاعلی" کار جهانش را