نمایش جزئیات

روضه و توسل ویژهٔ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مهدی حسینی

روضه و توسل ویژهٔ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مهدی حسینی

"إِذا وَصَل الحُسین، بِکربلا فَرِحَ بِلِقاءالله" 

وقتی رسید به کربلا میگن از شدت اینکه به لقاء خدا میخواد برسه خوشحال شد.. "وَ خافَ لِاهله وَ عَیاله" اما خیلی برا زن و بچه اش میترسید.. کاروان که رسید کربلا، زیر چشمی محمل رباب رو نگاه میکرد.عباس و علی اکبر حواستون باشه..این بیابان خیلی آب و هوای گرمی داره...یه عده میخوان بیان بغض علی رو تو این صحرا پیاده کنن.. فرمود:"اللهمّ انّی اعوذ بِک مِنَ الکربِ و البَلا.."تا رسیدن گفتن مخدره زینب کبری سلام الله علیها میخوان نزول اجلال کنن.. سیدالشهدا وقمر بنی هاشم دویدند سمت محمل زینب کبری سلام الله ابی عبدالله امر کرد خیمه خواهر رو کنار خیمه خودش بزنن..

مقتل نوشته: اباالفضل چنان با غیرت وتعصب اومد کنار خیمه وایستاد تا این خیمه رو بر پا کنن..یه جوری ایستاد هیشکی نگاهش به سمت خیمه ی زینب نیوفته. حتی یه نگاهه از دور به سمت خیمه زینب نیفته ..خیمه ی خانم رو با احترام زدن.. بنی هاشم همه مراقب بودن، خانم دلش گرم بود.. بنی هاشم حواسشون جمع بود به خیمه ..گذشت و گذشت.. 
شب یازدهم رسید. زمین داشت می لرزید، آسمان سرخ شده بود.حوالی مغرب شده بود. اومدن اسرا رو از کنار این بدنها رد کنن.. سر امام جدا شده بود اما شمر اینقدر کینه داشت هنوز از قتلگاه بیرون نیومده بود... خانم همه رو با احترام سوار محمل کرد یک نفر جانمونه..همه سوار شدن فقط دختر علی موند... 
 
بی بی بین یه مشت حرامی تنها موند دید این مردها دارن نزدیک میشن به دختر علی... بی بی زینب دستاشو‌ گذاشت روی سرش دیدن دختر علی دستهاش داره میلرزه.. یه نگاه به فرات کرد یا عباس  یه نگاه کرد به گودال "وَ قالَت یا حُسینا" ..تا صدا زد واحسینا شمر میگه دیدم بدن حسین داره می لرزه..تن و بدن حسین تو‌ قتلگاه لرزید..  شمر میگه دیدم حسین تو‌ گودال صدا میزنه ..أُخَیَّ أُخَیَّ..

این جوری به راحتی نگفت أُخَیَّ ..امام رضا فرمود: صدای خس خسش رو همه انبیا شنیدن...میگن از اون شب دیگه رقیه تب کرد سکینه به لکنت افتاد دید بدن تو قتلگاه می لرزه ..ای حسین...

قربون صدا زدنت ،خیلی بی هوا زدنت
 حالا روی چادرمه خاک دست و پا زدنت