نمایش جزئیات

زمزمه و توسل ویژهٔ ورورد خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج‌محمد رضا طاهری

زمزمه و توسل ویژهٔ ورورد خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج‌محمد رضا طاهری

آخ چه صحراییه تماشاییه 
که مشک ها تو خیمه پر آبه هنوز

عجب جاییه تماشاییه
تو گهواره شش‌ ماهه خوابه هنوز

عجب قافله داره دل میبره
که اینجا موذن علی اکبره

به وقت فرود از روی ناقه ها
رکاب، پای عباس برا خواهره

عجب محشره،چه دل میبره
دل زینبه، به تاب و تبه

الهی نباشه جدا از حسین
آخ دل زینبه که جون بر لبه

جدایی نیاره خدا از حسین 
به تاب وتبه..

 بمیرم که فردا نداری پناه
نداری به جز اهل خیمه سپاه

چجوری ببینم که افتاده ای 
تو عریان و بی سر توی قتلگاه
نداری پناه توی قتلگاه

*ابی عبدالله همه رو آروم کرد صدا زد.. زینبم این وعده گاهه ما به خداست دورت بگردم."هاهُنا وَاللّهِ مَناخُ رِکابِنا، وَ هاهُنا وَاللّهِ سَفْکُ دِمائِنا" اینجاست مه خون‌ما ریخته میشه.. "وَ هاهُنا وَاللّهِ هَتْکُ حَریمِنا، وَ هاهُنا وَاللّهِ قَتْلُ رِجالِنا، وَ هاهُنا وَاللّهِ ذِبْحُ اَطْفالِنا، َو ها هُنا سَبی نسا" اینجا زنامون رو‌ اسیر می کنند. 

همه یک به یک از محمل ها پیاده شدند نوبت رسید به محمل های بنی هاشم جوونهای بنی هاشم همه صف کشیدند دیدند قمر بنی هاشم روحی فداه جلو اومد همه رو کنار زد. من باید نوکریشو بکنم پاشو رکاب قرار داد دست خواهر رو گرفت دست رو بوسه زد با احترام پیاده اش کردند همه دور و برشند برادرا هستند برادرزاده ها هستند.
همه میگن سرت سلامت عمه جان سایه ا ت رو سرمون باشه اما چند روز بیشتر طول نکشید وقتی میخوان از این سرزمین ببرن این زن وبچه رو یه وقت دیدند زینب اومد کنار گودال صدا زد آی غیرت الله پاشو ببین خواهرتو دارن به اسیری می‌برند عباس! کجایی داداش؟

*دست گدایی رو بالا ببر هر کجا نشستی صدای ناله ت همین الآن به حرم ابی عبدالله برسه یکصدا بگو... یا حسین*