نمایش جزئیات

روضه و توسل ویژهٔ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج‌محمد رضا طاهری

روضه و توسل ویژهٔ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج‌محمد رضا طاهری

اینجا که ذوالجناح زمین گیر می‌شود
در خون غروب واقعه تصویر میشود

یا رب! پناه میبرم به کرب والبلا
یا خواب علی هر آینه تصویر میشود

*تا رسیدند به سرزمین کربلا یه وقت دیدند ذوالجناح دیگه حرکت نمیکنه روایت میگه چند تا اسب آوردن عوض کردند هیچکدوم حرکت نکردند. طوفانی به پا شد خاکهای داغ کربلا رو صورت اربابتون نشست اولین جایی که خدالتریب شد اینجا بود..اما الهی بمیرم برا اون لحظه ای که از روی اسب رو زمین افتاد برا اون لحظه امام زمان هر روز ناله میزنه.. "السَّلامُ عَلی الخَدِّالتَریب.." السَّلامُ عَلی الشَیب الخَضیب".. حضرت دور و برو نگاه کرد چند نفر اونجا بودند از یه پیر مردی سوال کرد نام این سرزمین چیه؟ گفت: آقاجان ! اینجا رو نینوا میگن،گفت نام دیگه اش ؟گفت آقاجان اینجا رو غاضریه هم میگن نام دیگه اش طف هم میگن جات میگن فرات میگن.حضرت فرمود: نام دیگه اش رو بگو گفت: آقاجان! اینجا رو کرب وبلا هم میگن یه وقت دیدن ابی عبدالله یه آهی کشید صدا زد.. اعوذ با الله من الکربِ والبلا و فرمود: "إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ" ...*

هنوز کسی ازمحمل ها پایین نیومده یه وقت دیدند داخل محمل زینب غوغاییه هی صدا میزنه آه دلم، حسین این چه سرزمینیه،عزیز دل مادرم*

 روزی برای گفتن منزل مبارکی 
این دشت پر ز نیزه و شمشیر میشود

*ابی عبدالله خودش یک به یک داره میگه بعضیها رو حسین میگه بعضیها رو زینب میگه..*

 اینجا گلوی تشنه ی تیر سه شعبه هم
از جام چشم ساقی من سیر میشود

اینجا که حکم قحطی یک قطره شبنم است
هم بازی گلوی گُلم تیر میشود

*آه.. آه.. آه.. حسین !وقتی تو روضه ی ابی عبدالله آه میکشی، ثواب تسبیح بهت میدن. دیگه اگر ازت سوال کردند چرا آه میکشی؟ بگو وقتی مادرش آه میکشه منم به تأسی از مادرش میگم آه حسین..*

باران سنگ منتظر ابر کینه است
اینجا حسین فاطمه تکفیر میشود

*ناله ات رو خرج نکنی برا هیچ چیزی به اندازه ی این حسرت نمیخوری یوم الحسره روز قیامت وقتی مادرش زهرا ناله میزنه صدا ناله های گریه کنا اونجا به گوش میرسه جلو حضرت زهرا شرمنده میشی*

 اینجا سرِ حقیقت الله و اکبری
 بر روی نی به گفتن تکبیر می‌شود

 در این دیار غم زده کمتر ز نصف روز
 از فرط غصه خواهرتو پیر میشود 

جز زیر سم اسب شکستن در این زمین 
از نفس مطمئنه چه تفسیر می‌شود

هر کس که زَهره اش ز علمدار رفته است
اینجا سر سه ساله ی من شیر می‌شود

*لذا هر نانجیبی که سیلی میزد میگفت: حالا بگو عموت بیاد بگو بیاد ازت حفاظت کنه...*

 زینب که شرم می‌کند از رویش آفتاب
 اینجا اسیر حلقه ی زنجیر می شود