نمایش جزئیات

سینه زنی و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده شبِ دهم محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج‌ محمود کریمی

سینه زنی و توسل به حضرت عباس علیه السلام  اجرا شده شبِ دهم محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج‌ محمود کریمی

یه حسی بهم گفت حرم آواره میشه
یه حسی بهم گفت که مَشک صدپاره میشه

یه حسی بهم گفت تو راه درگیر شدی
یه حسی بهم گفت حسین بیچاره میشه

مسجد کوفه اومدم یا علقمه
من کنار تُو خیمه ها تو همهمه

بوی یاسه گمون کنم بالا سرت
مجلس روضه خونی داشته فاطمه 

شهید شد حرفت، عجب کاری کردی
ببین با خیمه عجب کاری کردی

تو که آب داشتی چرا آب نخوردی
همه خیمه میگن داری برمی‌گردی 
داداش خیلی مردی...

یه حسی بهم گفت نشد جنگِ تن به تن
یه حسی بهم گفت تو رو دوره میکنن

یه حسی بهم گفت شکست سرو قامتت
یه حسی بهم گفت آخر چشمت میزنن

سرو رعنام میون اون چشمای شور
تو کجا و اینا کجا خدا به دور

سری که روی اوج شونه ی تو بود
بی تو میره میون گودالِ تنور

میدونم از صبح چقد غصه خوردی
دیدم قنداقو تو سینه ات فشردی
علی راضی بود چرا آب نخوردی

همه خیمه میگن داری برمی‌گردی 
تو که آب داشتی چرا آب نخوردی

یه حسی بهم گفت اومد عَطر مادرم
یه حسی بهم گفت که رفت سایه ات از سرم

یه حسی بهم گفت که داغ شد کمرشکن
یه حسی بهم گفت دیگه بی برادرم

زخم داغت به حلق اصغر میخوره
میدونم که به غیرتت برمیخوره

اون که پشتش میلرزید از هیبت تو
سر فرصت میاد منو سر میبُره

ببین چی داداش به روزم آوردی
باید میموندی حرم رو میبُردی
حالا که رفتی چرا آب نخوردی

همه خیمه میگن داری برمی‌گردی 
تو که آب داشتی چرا آب نخوردی