نمایش جزئیات

روضه و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شبِ شام غریبان محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج میثم مطیعی

روضه و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شبِ شام غریبان محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج میثم مطیعی

راوی نوشته است غروبی غریب بود
سرها به نیزه رفت، طلوعی عجیب بود

راوی نوشته است که آتش زبانه زد
در خیمه گاه گشت و، فقط تازیانه زد

زن ها و بچه ها که گناهی نداشتند
جز بوته های خار، پناهی نداشتند

هر کس دوید از طرفی بین خار و خس
خاکستری ز خیمه به جا مانده بود و بس

پیچیده بود در دلِ آن دشت، آهشان
آتش شبیه شمر شد و بست، راهشان

آتش شبیه دست، سوی گوشواره رفت
آنگاه سمت غارتِ یک گاهواره رفت

اگر گهواره را پس داده بودند
دلش خوش بود با طفلِ خیالی...

راوی نوشته است که آن جسمِ چاک چاک
در آفتاب ماند دو روزی به رویِ خاک

وامحمداه !
این کشتهٔ فتاده به هامون حسینِ توست

«حسین...»

شاعر: دکتر محمدمهدی سیار