نمایش جزئیات

روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی مهدی رعنایی

روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی مهدی رعنایی

حالم خرابه، خرابه برا من عذابه
عذابه که دستام میون طنابه
 گلوبند من با ربابه

منم ناموس بنی الزهرا
منو کابوس و شب و صحرا
اینه قاموسِ تو ای دنیا منم تنها

دیگه نا ندارم بابا
دیگه پا ندارم بابا
واسه بوسه روی صورت
دیگه جا ندارم بابا

*دید هر چی با باباش حرف میزنه 
فایده نداره، روشو کرد این طرف..*

میخوام عمومو ببینه کبودیه رومو
کدومو ،بگم لکنت گفتگومو
گلومو، جای سوختگیهای مومو

*وقتی مختار قتله ی کربلا رو گرفت.حرمله رو گرفت، گفت شد جایی هم دلت بسوزه؟
گفت سه تا تیر سه شعبه داشتم یکیشو زدم به قلب حسین، یکیشو زدم به چشم عباس، یکیشم زدم گلوی شیرخواره، خوب کجا دلت سوخت؟گفت اونجایی که قنداقه رو زیر عبا مخفی کرد هی میرفت هی برمیگشت... تاریخ نوشته همین سوالو از زجر پرسید..گفت شد جایی دلت بسوزه؟گفت مختار! عاشق اینجوری ندیده بودم که دیدم، گفت چطور مگه؟گفت حسین یه دختر سه ساله داشت رو خار مغیلان دووندمش، پا شد گفت: أبتا..! انگار نه انگار کف پاش پرخاره. با تازیونه زدمش بلند شد گفت: أبتا..! انگار نه انگار زدمش.گفت یجا اینقد زدمش خودم خسته شدم  اما دیدم دوباره پا شد گفت: أبتا..!* 

دختر اگر یتیم شود پیر میشود
از زندگی بدون پدر، سیر میشود
دشمن به اون نگاه خریدار میکند
خوب شاهزاده بوده و تحقیر میشود