نمایش جزئیات

سینه زنی وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ کربلایی محمد حسین حدادیان

سینه زنی وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ کربلایی محمد حسین حدادیان

نبین توی خرابه هام آسمونا جای منه 
من دختر شاهم و دنیا واسه بابایِ منه 

نبین الان گرسنمه عالم روزی خورمه 
دختر شامی من ملک، مراقبِ چادرمه 

دستی بجز اباالفضل سه سال آزگاره 
رخصت شونه کردن مویِ منو نداره 

اما آتیشِ خیمه دور دید چشم عمومو 
غروبِ روز عاشورا خیلی سوزونده مومو 

کجا بودی مو داشتم تا کمرم 
کجا بودی دستش بود زیرِ سرم 
مثل پروانه ها می گشت دور و برم 
 
نبین می خوابم رو زمین رو پر قو بوده سرم 
هنوز تو گوشم صدا لالایی برادرم
 
نبین زبونم می گیره اون روزا رو می‌دیدی کاش 
شیرین زبونی منو کسی تو دخترا نداشت
 
یه روز تو آسمونا منم ستاره داشتم 
اسم داداشامو روی ستاره ها میذاشتم
 
اما الان یه ماهه رو نیزه ها نشستم 
وقتی که می زدن منو چشاشونو می بستن 

کجا بودی غم این قافله نداشت 
کجا بودی پاهام آبله نداشت 
روی دستام جای سلسله نداشت 

نبین گوشم پاره شده بدون گوشواره نبود 
یادش بخیر ام البنین گوشوارمو خریده بود
 
چشمام سیاهی میره و چند روزه دشوار می‌بینم
تو روبروم نشستی و اما تو رو هم  تار می بینم
 
یه شب میونِ صحرا افتادم از رو ناقه ام
از قافله جا مونده بودم زجر اومد سراغم

برو دختر خوش باشی روز و شبات 
برو دختر بازی کن با رفیقات 

نگهداره باباتو خدا برات برو دختر 
بابا خبر داری مرا بازار بردن 
 
«حسین یا اباعبدالله حسین یا اباعبدالله»