نمایش جزئیات

سینه زنی وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ سید مجید بنی فاطمه

سینه زنی وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ سید مجید بنی فاطمه

من آن شمعم که آتش بس که آبم کرد خاموشم
همه کردند غیر از چند پروانه فراموشم

اگر بیمار شد کَس گل برایش می‌برند و 
به جای دسته گل باشد سر بابا در آغوشم

پس از قتل تو ای لب تشنه آب آزاد شد بر ما
شراره آتش است این آب بر کامم نمی‌نوشم

تو را در بوریا پوشند و جسم من کفن گردد
به جان مادرت هرگز کفن بر تن نمی پوشم

ز زهرا مادر خود یاد دارم رازداری را 
از آن رو صورت خود را ز چشم عمه میپوشم

دوباره از سقیفه دست آن ظالم برون آمد 
که مثل مادرم زهرا ز سیلی پاره شد گوش

اگر گاهی رها میشد ز حبس سینه فریادم
به ضرب تازیانه قاتلت میکرد خاموشم

فِراق یار و سنگ اهل شام و خنده ی دشمن
من آخر کودکم این کوه سنگین است بر دوشم

سپر میکرد عمه خویش را بر حفظ جان من
نگردد مهربانی های او هرگز فراموشم

دو چشم نیمه بازت می‌کند با هستی ام بازی
هم از تن میستاند جان هم از سر میبرد هوشم

جان به قربان سیدالشهدا 
دیده گریان سیدالشهدا 

ما که عمری نشسته ایم سرِ
خوان احسان سیدالشهدا