نمایش جزئیات

روضه وتوسل به کریم اهل بیت امام‌حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی

روضه وتوسل به کریم اهل بیت امام‌حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی

ای مظهر جمال جمیل خدا حسن
وی "طلعت تو آینه ی کبریا" حسن

روح نبی، روان علی، قلب فاطمه 
گیرد به یک اشارۀ چشمت صفا حسن

گویی که از لب تو عسل خورده مصطفی 
از بس که داده بوسه دهان تو را حسن

وقتی که جای دست خدا می‌شوی سوار 
حیف است پا نهی به سر چشم ما حسن

از کائنات نغمۀ آمین شود بلند 
دست تو تا بلند شود بر دعا حسن  

باید رسول و حیدر و زهرا شوند گوش 
تا ذات حق برای تو گوید ثنا حسن

آل نبی تمام کریمند و تو شدی 
مشهور در کرامت و لطف و عطا حسن 

صلح تو کرد روز معاویه را سیاه
صبر تو داد دین خدا را بقا حسن 

*طرح صلح رو معاویه داد به یقین اینکه امام مجتبی قبول نخواهد کرد بعد اعلام کنه که دیدید بنی هاشم رو، همش دنبال خون و خونریزی و جنگن..تا کشتار باشه دور ور صلح نیستند. برعکس تا پیشنهاد صلح رو داد امام حسن پذیرفتن. فرمودند: با چند شرط..یکیش این بود که صب و دشنام به علی روی منبر ممنوع باشه، دیگه روی منبر دشنام به بابام ندین،یکی اینکه حکومت و خلافت موروثی نباشه تو خاندان تون و چند تا چیز دیگه..در نقشه اول نقشه شون نقش بر آب شد و در بند هایی که امام مجتبی علیه السلام اضافه کردن بر مفاد این صلحنامه و مردم دیدن، ماهیت معاویه رو شناختن، اونا هم زدن زیر قول و قرارشون زمینه آماده شد برای قیام کربلا..
الهی برات بمیرم امام حسن..*

صلح تو کرد روز معاویه را سیاه
صبر تو داد دین خدا را بقا حسن

وهابیان به زائر تو راه بسته‌اند
سد می‌کشند دور مزار تو

یا حسن!
بیچاره‌های کوردل پست، غافلند
دارُالزیارۀ تو بوَد قلب ما حسن 

 *محرمه مون هم تموم شد انگار همین دیروز بود استقبال از محرم گرفتین و تموم شد چشم به هم بذاریم کاروان های اربعین میرن و بر می‌گردن سفر هم تموم میشه..بی بی بخواد حرف بزنه با شما چی میگه..؟*

روضه خوان خسته نباشی مادر 
روضه خواندی ز شه بی کفنم

 چند روز است حسین می گویی
 یک دمی روضه بخوان از حسنم

روضه خوان روضهٔ غربت سخت است
 هیچ کس با حسنم یار نبود

 خانه هم امن نبوده بر او
 همسرش یار وفادار نبود

 جَعده زهری خورانده به حسن
که از آن فتنه و شر می ریزد

روی تشتی که برایش بردند
لخته خون, پاره جگر می ریزد

*صدا ناله ها تون امشب برسه بقیع بی شمع و چراغ امام حسن ..هنوز فارغ از عزاداری های دهه اول و دوم و سوم محرم نشدن این همه جمعیت میرن برا اربعین کربلا باشن..الهی برا قبر غم خرابت بمیرم آقاجان...*

روضه خوان روضه بخوان از حسنم
جگرش گرچه به زهر آغشته

پسرم غیرتی و مادری است
داغ کوچه حسنم را کشته

*اصلأ مگه میشه از امام حسن گفت و مدینه ای نشد نه والله..*
 
صورت من که از آن کوچهٔ تنگ
تا دم مرگ فقط نیلی ماند
 
توی ذهن حسن مظلومم
تا ابد خاطره سیلی ماند
 
حسنم هیچ نرفت از یادش
آتش و دود چه غوغا می کرد
 
در که افتاد روی پهلویم
محسنم داشت تقلّا می کرد
 
اونی که دیدم خودم به دیده
نه کسى دیده نه که شنیده
 
*چی دیدی آقا..؟!*
 
یه کوچه تنگ، یه مرد دل سنگ
صداى سیلى، صورت نیلى
 
نمیدونم چى شد فقط چشام و بستم
رو خاک نشستم، زمین نشستم
 
مادر صدا زد کجایی؟ عصاى دستم
ای وای زیر بغل مادر رو گرفتم
 
رو شونه مادر و کشوندم، 
خاکاى چادر و تکوندم
 
ضربه به شیشه بی حیا زد 
مادر ما رو بى هوا زد
 
*نمیدونم تا حالا شنیدی فلانی بار شیشه داره یا نه همین قدر بسه هر کی میخواد گریه کنه..*
 
یه تشت پر خون، مقابلِ من، واى از دل من
همسرم آخر، شد قاتل من، واى از دل من
 
کجایی خواهر، بیا برادر
این دم آخر، شبیه مادر
 
تموم پیکرم کبود و نیمه جونه، اشکم رونه
لبام شبیه مادرم غرق به خونه، اشکم روونه
گناهِ مادرم چى بوده، دیدم که صورتش کبوده
 
هنوز داره میلرزه دستام
مادر زمین خورد جلو چشمام
 
زینب نگاه کن، با دیده تر دورو برت،
 اینجا گرفتن چند تا برادر، با دیده تر
 
اما زینبم! 
یه روز میاد که دیگه محرمى ندارى
میاى ز خیمه دستات و رو سرت میذارى، کس نداری
 
*امام مجتبی فداش بشم  تو خونش غریبه همسرش که باید شریک خونه اش با شه شریک زندگیش باشه شده قاتل جونش 
این یه برادر این هم یه همسر..*
 
بس کن رباب نیمه ای از شب گذشته است
دیگر بخواب نیمه ای از شب گذشته است
 
کم خیره شو به نیزه، علی را نشان نده
گهواره نیست دست خودت را تکان مده
 
بس کن رباب زخم گلو را نشان نده
بس کن رباب حرمله بیدار می شود
 
*این روزا یکی دو تا که نیست روضه ها*
 
 بابا سرو تنم کمرم پهلویم پرم
 یکی دو تا که نیست کبودی پیکرم
 
از تو چه مانده است بگویم که ای پدر
از من چه مانده است چه گویی که دخترم
 
از تو سوال می کنم انگشترت کجاست
که تو سوال می کنی از حال معجرم