نمایش جزئیات

سینه زنی و توسل ویژه شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه

سینه زنی و توسل ویژه شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه  اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه

صل علی سیدنا المصطفی
 خاتمه ی سلسله ی انبیا
رحمت محض خدا بخشش بی انتها
جان و دل مرتضی تاب و تب حضرت خیر النساء

نام بلندش به لب مجتبی هستی خون خدا
ما کجا لطف زبانزد کجا
دل کجا دلبر و دلدار سر آمد کجا
تا نظر دوست بیفتد کجا
سر کجا خاک قدمهای محمد کجا

گرچه دو عالم همه در دایره حیدر است
گرچه علی از همه دنیا سر است

یک تنه یک لشکر است
فاتح بدر و جمل و خیبر است

حضرت حیدر خودش
گفته علی بنده ی پیغمبر است

سلام آقا رسول الله پناهم یا رسول الله
تمام هستی زهرا رسول الله.‌‌

نگات مشکل گشایی کرد
چشات کار خدایی کرد
دلم رو گنبد خضرا هوایی کرد

حُرمت محبوب خداوند چه آسان شکست
تا سر پیغمبر از سنگِ حسودان شکست
همدل زهرا و هم گوهرِ دندان شکست

 گرچه بلا پشت بلا می رسید
بار امانت به سر شانهٔ خود می کشید
دیده ی این دهر دگر مثل محمد ندید

او که در این راه دین جان خودش را
 گذاشت بار سفر بست و رفت
عترت و قرآن خودش را گذاشت

 چند صباحی گذشت 
کوچه پر از نعره مردم شد و
صحبت آوردن هیزم شد و
ناله زهرا وسط همهمه ها گم شد و
آینه مصطفی زیر قدمها شکست 

چند صباحی گذشت 
بر سر سجاده خون بوتراب
چهره اش از خون سرش شد خضاب
با همه غصه و اندوه و غم بی حساب
از قفس روزگار جان علی پر کشید

چند صباحی گذشت 
زهر گریبان حسن را گرفت
قوت دستان حسن را گرفت
آه ولی داغِ همان کوچه ها
جان حسن را گرفت
 
چند صباحی گذشت
رفت غریبانه به میدان حسین 
با لب عطشان حسین 
بی کفن افتاد به آغوش بیابان حسین
آه جدا شد سرش آه دل خواهرش
اشک روان از نظر دخترش

رفته به یغما همهٔ پیکرش
دست سیاهی ربود
 از سرش عمامه پیغمبرش

تک و تنها حسینِ تو
در این صحرا حسین تو
لب تشنه لبِ دریا حسین تو

دل زینب به شور افتاد
سرش از تن که دور افتاد
سری که عاقبت کنجِ تنور افتاد