نمایش جزئیات

مناجات و توسل به امام زمان روحی له الفدا ویژهٔ شهادت امام حسن عسکری علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری

مناجات و توسل به امام زمان روحی له الفدا ویژهٔ شهادت امام حسن عسکری علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری

هرچقدر عشّاق در راهند راه انتظار
من فقط از آه لبریزم، آه انتظار

می کشد عاشق بدوش خویش بار یار را
من فقط بر لب کشیدم انتظار یار را

* اینو راست میگم. با همه ی بدی هام اینو راست میگم...*

دوستش دارم ولی زخمی هجران نیستم
تشنه ام تشنه ولی دنبال باران نیستم

 مگه میشه جلسه برا پسری گرفته بشه  ، پدر نباشه؛ برا پدری گرفته باشه پسر جلو در نیاد. اصلا به گمانتم نیاد امشب برا امام عسکری علیه السلام روضه گرفتی حجت بن الحسن جلو در نیاستاده باشه...*

آقا! 
من کویری تشنه باشم آب پیدا می شود
کی به چشم بی قرار و خواب پیدا می شود

نیستم من بی قراریِ دلی جا مانده ام
میهمانم، لیک بین عاشقان نا خوانده ام

حسرتم اما از آن دارم فقط یک آه را
کیست که دستی بگیرد این منِ گمراه را

* بعد دو ماه عزاداری حال و روزمون اینه...*

خویش را در زمرهٔ دلدادگان جا می کنم
می نشینم کوچ خوبان را تماشا می کنم

اولین شرط مسیر عاشقی دلدادگی ست
آدمی در بند چون من، فارغ از آزادگی ست

در طریق عشق عاشق از جنون دم می زند
از شنا کردن در اقیانوسِ خون دم می زند

عاشق اوجش را به روی دار می بیند فقط
نیست چیزی در نگاهش، یار می بیند فقط

از دلت باید به سمت یار معبر وا کنی
یار را باید در ایوان نجف پیدا کنی

نذر راهش، باید اسماعیل قربانی کنی
مور این درگاه باشی تا سلیمانی کنی

عاشقی سخت است آری پیشهٔ دلداده هاست
عشق! کار حاج قاسم ها و فخری زاده هاست

عاشقی سخت است قدّ سرو هم خم می شود
یک نفر این بین طهرانی مقدم می شود

در دل این جاده گامی پر اراده داشتیم
عاشقی چون مصطفای صدر زاده داشتیم

دست و سر دادیم، خون دادیم، جان دادیم ما
در مسیر آرمان ها، آرمان دادیم ما

این جماعت عشق را از فاطمه آموختند
مثل زهرا در هوای عشق مولا سوختند

* پرانتز باز کنم...*

در پی حفظ حریم خویشتن
مرد باید پشت در آید نه زن

هیچ دانی دختر خیر البشر
از چه جای حیدر آمد پشت در

دید مولایش علی تنها شده
خانه اش محصور دشمن ها شده

* آقا امام عسکری به مادر، یه ارادت خاص دیگه ای داشته..*

در دفاع از شوهرش فردی ندید
بین آن نامرد ها مردی ندید

گفت باید پیش امواج خطر
یار بهر یار خود گردد سپر

من که تنها دختر پیغمبرم
پشت این در پیش مرگ حیدرم

این جماعت عشق را از فاطمه آموختند
مثل زهرا در هوای عشق مولا سوختند

کاش من هم در غمت می سوختم یابن الحسن
چشم بر لب های تو می دوختم یابن الحسن

کاش مانند شهیدان بی قرارت می شدم
در شبِ تنهایی ات با گریه یارت می شدم

* حالا این چند بیت، حقش باید ادا بشه...*

امشب ای تنهای عالم، از همه تنهاتری
وای من با چشم گریان در کنار بستری