نمایش جزئیات
روضه و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج حسن شالبافان
"لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر"
معصومه یعنی نور یعنی عصمت زهرا
پیداست در صحن و سرایش، جنّت زهرا
مانند زهرا روشنای خانه این بانوست
راضیه و انسیه و حنانه این باشد
کوثر شده زهرای اطهر میشود بیشک
انسیةـ الحورا دیگر میشود بیشک
معراج را معنا و مظهر میشود بی شک
بند دل موسی بن جعفر میشود بیشک
* یه عدهای اومدن دم خونه آقا در زدن با حضرت کار داشتند.بی بی معصومه فرمود: پدرم نیستند بیرون شهر هستند. چه کار دارید؟ گفتن سوال داشتیم محضر امام کاظم. سوالاتون چیه؟ سوالها را گرفتند و جواب دادند. برمیگشتند تو راه برخوردند به آقا امام کاظم علیه السلام. آقا پرسیدن کجا بودید؟ گفتن دم منزل شما بودیم سوال داشتیم خب چه خبر؟ گفتن سوالها رو دخترتون فاطمه معصومه همه رو جواب دادن حضرت فرمودند: ببینم جواب سوالها را. تا نگاه حضرت افتاد دیدند هی میفرماید:" فداها ابوها.. "به خدا بچهها ساده نمیشه گذشت از این جمله.امام معصوم هست داره به دخترش میگوید "فداها ابوها" این جمله را دیگه کدام بابا به کار برد؟ اینجا اگر اینها شنیدند میگه بابا به قربونت بره همه دوست بودند محب بودند. اما یه جای دیگه سراغ دارم یه بابا فرمود: فاطمه جان! "فداها ابوها" کاری کردند بین در و دیوار هی گفت بابا...*
دست کریم برکتش مثل کریمان است
قم ظاهرا خشک است در باطن گلستان است
باران نمیخواهد همیشه نور باران است
هر زائر قم تو بگو زائر شاه شهیدان است
*وقتی این خانم را دفن کردند یه عدهای رفتن طوس محضر امام رضا حضرت یه نگاه بهشون کرد فرمود: ما یه امانتی تو شهر شما داریم یه فاطمه از ما تو این شهر دفن شده حواستون به خواهر ما هست زیارتش میروید یا نه؟ لذا اونجا حضرت فرمود: هر کس خواهرم را زیارت کند انگار منِ امام رضا را زیارت کرده..*
چون فاطمه نور است تو شرحی در بیانش نیست
چون زینب است و جز رضا ورد زبانش نیست
گرچه شکسته، حرفی از قد کمانش نیست
بر آسمان نیزه، ماه کاروانش نیست
بی کس نشد یک لحظه هم در این مسیر اصلاً
خانم بیمار شد اما نشد اینجا اسیر
باید از آقا گفت یا خواهر که تنها شد
او را زدند اشرار بالا سر که تنها شد
گودال شد عرش خدا مادر که تنها شد
غارت شد از هر گوشهای پیکر که تنها شد
مام زمان منو ببخشه.. سادات حلالم کنید..*
در ازدحام خیمه زینب ناتوان افتاد
روبندهٔ زنها به دست این و آن افتاد
«ای وای ای وای ای وای»
*هفده روز این فاطمه تو شهر ما بود. آنقدر احترامش کردند.. چند روز قبل یه اهل دلی میگفت نه اینکه بزرگ شهر گفته باشه اینقدر فهمیده بودند زنها اومدن به شوهراشون گفتند ببینید این چند روزه نباید از اینجا عبور کنید. گفتن چرا؟ گفتن یه فاطمه تو این خونه است..
آخ برات بمیرم مادر.. که تا دید نامرد داره میاد اول روش رو برگردون.. این نامرد بیهوا زد تو صورتش. بعد از هفده روز هم که بی بی از دنیا رفت قمی ها چه تشییع جنازهای کردن. اون قسمتی که الان خانم حرمش هست باغی بوده تو تاریخ به نام باغ بابِلان. این باغ را آماده کردند قبر آماده شد آخه دختر امامه احترام داره لذا میگن تابوت را که گذاشتن رو زمین هیچکس جرات نمیکرد به این بدن دست بزنه، همه رفتند. عقب خدایا چه کار کنیم؟خِبرههای روضه فهمیدند کجا رفتیم یه وقت دیدن دو تا سوار دارن از سمت قبله میان.. ان شاالله هیچ موقع داغ نبینی اونهایی که داغ مادر دیدند میفهمند. رفقا! اگر بخواهند یه خانمی را دفن کنند اول از همه یکی میگه نامحرمها برن کنار. باید دوتا محرم باشند. لذا میگن امام رضا آمد، جوادالائمه آمد، بدن را با احترام نماز خوندن و دفن کردند.. چرا میگن دو تا محرم. چون باید یکی بره تو قبر یکی دیگه اون بالا بدن رو بده دستش.. چی میخوای بگی اگه این روایت چهل وپنج روز شهادت بی بی را بخوام بگم مثل این شبا هی علی رفت تو قبر بیرون اومد هی نگاه به قبر میکرد یه نگاه به فاطمه میکرد، قهرمان خیبر به چه کنم چه کنم افتاد. یه وقتی دید دو تا دست شبیه دستای پیغمبر هی میگفت الیّ. این دوتا بدن.. یه جای دیگه هم برات بگم.. بنی اسد هی به این بدنها نگاه کردند یه وقت دیدن یه سوار از سمت قبله آمد بنی اسد کنار برید من این بدنها را خوب میشناسم برید یه قطعه بوریا بیاورید. ای بی کفن...
برچسب ها
- حضرت معصومه (س)
- متن روضه و سینه زنی حضرت معصومه (س)
- متن
- روضه
- حاج حسن شالبافان
- حسن شالبافان
- اشعار مذهبی
- اشعار مداحی
- اشعار مذهبي
- شعر روضه
- مداحی حسن شالبافان
- دانلود روضه حضرت معصومه
- دانلود مداحي
- دانلود صوت مداحی با متن
- متن شعر مداحی برای حضرت معصومه
- شهادت حضرت فاطمه معصومه
- شعر شهادت حضرت معصومه
- روضه به همراه سبك
- متن شعر روضه به همراه سبك
- متن روضه حضرت فاطمه معصومه