نمایش جزئیات

روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس سید امیر حسینی

روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس سید امیر حسینی

امروز چه ساکتی حسن جان چه شده 
مادر به خدا حسین هستم نه حسن

 *این کوچه ها ادامه داشت..*

تا حرف کوچه میشه روحِ عاشق پر میگیره 
خیال عاشقا تا کوچه های شام میره
 
غزالای حرم رو با بی مهری و آزار
به هم زنجیر کردند کشوندن توی بازار 

تو اون همهمه توی ازدهام کبوتر بچه ترسید 
زیر دست و پا یه دستی زد و پرهای تازه شو چید
 
چشام تاره، ولی بوی بابا جونم پیچیده 
کمک کن عمه جان، امشب برام مهمون رسیده 

سلام بابای نازم، سلام عشق و امیدم 
نمی دونی که بی تو چقدر سختی کشیدم 

به اینا بگو نباید آخه به بچه حرف بد زد 
اگه دختری باباش و بخواد نباید با لگد زد
 
جون به لبم بسه دیگه بابا
 عروسکت سوخته دیگه حالا

دلم میخواد الان پیشم باشی 
خلوتِ دختر بابایی، تنها
 
بمیره دخترت بابای تشنه لب
بریده حنجرت بابای تشنه لب
 
شنیدم رفتی تنور خولی و
سوخته موهات بابای شهیدم 

بخدا یه تار موی سوخته اتو 
من به همه‌ی دنیاشون نمیدم
 
خدا مرگم بده تو کجا و تشت طلا
اونجا بود خمیدم 
خوب شدش نبودی و 
ندیدی که آدم بدا خندیدن به ما 

ماها رو بسته بودن به هم دیگه
 صبح تا غروب از بازار تا اینجا 

خرابه نشین شده فرشتهٔ 
تو قصه هات خوابیده رو خاکها 

عمه جای همه کتک خورد 
هزار دفعه زنده شد و مرد 
وقتی که دید پیرهنت رو برد
 
سر پیراهنت پیرم کردن 
از زندگی سیرم کردن

هر جا که به پرچمش نگاهت افتاد 
حرم رقیه است
 
تنها حرمی که روضه خون نمیخواد
 حرم رقیه است
 
اومدم زیارتت با گریه با زاری 
تو هنوزم وسط بازاری 
خیلی روضه ی نگفته داری، وای

سلام خانم ایتها الصدیقه الشهیده 
ای نوه ی مادر قد خمیده 
گنبدت هم مثل موهات سفیده