نمایش جزئیات

روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج امیر کرمانشاهی

روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج امیر کرمانشاهی

شعله در شعله دلِ کوچه پر از غم میشد 
کوچه در آتش و خون داشت جهنم میشد
باید آتش بزنم باغ و بهار و گل را
روضه مکشوف تر از آنچه شنیدم میشد 
بین دیوار و در انگار زنی جان میداد

*ناخودآگاه آدم وقتی دستش به یه شیء داغی میخوره، عکس العمل نشون میده در گُر گرفت، میخ داغ شد، مادر ما نتونست..*

بین دیوار و در انگار زنی جان میداد
جان به لب از غم او عالم و آدم میشد 
لااقل کاش دلِ ابر برایش میسوخت 
بلکه از آتشِ پیراهن او کم میشد

*شنیدی یه سه ساله دختر شبیه به این مادربزرگه؟ اما همیشه روضه خونا میگن هر دو تا صورتشون کبود بود، هر دو تا قدشون خمیده بود، اینجا پیراهن آتیش گرفت، کربلا هم دیدن دامن یه دختربچه آتیش گرفته..*

زن در این برزخ پر زخم چه رنجی دیده ست
بیست سالش نشده ست
تا زمین خورد صدا کرد علی! چیزی نیست
شیشه ای داشت

میخ کوتاه بیا همسرم از پا افتاد
میخ هر لحظه در این عزم مصمم میشد 
آن طرف مرد سکوتش چقدَر فریاد است
روضه جانسوزتر از غربت او هم، میشد 

*خیلی تو لفافه میگم، الهی نفهمی چی میگم..*

غنچه دارد گل من
داد نزن بی انصاف

*"اَنَّهُ حَصَرَ فاطِمَةُ فِی الباب حَتّی اَسقَطَت مُحسِنا،" بیشرف کاری با مادر ما کرد،آنچنان در رو فشار داد، "حَصَرَ عُمَرُ فاطِمَه خَلفَ الباب"، عمَر فاطمه رو پشت در، سادات ببخشن، بگم چیکار کرد بیشرف؟ "لَطَمَ وَجهَ الزَّکیَّه"..*