نمایش جزئیات

مدح ویژهٔ ولادت عقیلهٔ بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج‌ مهدی سماواتی

مدح ویژهٔ ولادت عقیلهٔ بنی هاشم  حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج‌ مهدی سماواتی

محیط عصمت و صبر و شهامت گوهر آورده
 سپهر عزت و مجد و کرامت اختر آورده

بهشت آرزوی حیدر و زهرا بر آورده 
تعالی الله بگو ام ابیها دختر آورده 

کتاب الله دیگر بر سر دست رسول است این 
بتول دیگر از دامان زهرای بتول است این

محمد شادمانی کن بتول دیگرت آمد
 امیرالمومنین، دخت ولایت پرورت آمد 

امام مجتبی چشم تو روشن خواهرت آمد
بشارت ای حسین بن علی همسنگرت آمد

پیامبر، مرتضی یا حضرت زهراست این دختر 
گل دامان کوثر زینت کبری است این دختر 

چه خوانم؟ مظهر کل صفات داورش خوانم
 و یا سر تا قدم آئینه پیغمبرش خوانم 

و یا وقت تکلم ذوالفقار حیدرش خوانم 
به‌ قرآن راست گفتم گر حسین دیگرش خوانم 

پدر، مادر، برادر، جد، همه محو تماشایش
یکی خندت به امروزش، یکی گرید به فردایش 

شهادت خوانده پیغام آور خون شهیدانش
عبادت متکی بر پایه اخلاص و ایمانش

شهامت خاکبوس از کربلا تا شام ویرانش
شجاعت ذوالفقار خشمی از قلب خروشانش 

به پیشانی افلاک ولایت کوکبش خوانم
سراپا زینت باباست باید زینبش خوانم

مصلای دعا را دیدهٔ شب زنده‌دار است این
زبانِ قلب قرآن، پنج تن را یادگار است این

 به سلک بندگی آئینه پروردگار است این زبان مرتضی وقت سخن یا ذوالفقار است
این 

گل زهراست این باید چنین نیکو سرشت آید 
عجب نبوَد اگر از سینه‌اش بوی بهشت آید

 سزد مریم به اشک شوق گرد از عارضش شوید 
شفای جان مسیحا از دم جان پرورش جوید

 امیرالمومنین عَطر بهشت از سینه‌اش بوید
زبان زینبی باید که از زینب سخن گوید

 صدای کبریا از حلقِ عطشان حسین است این 
که تنها صاحب تفسیر قرآنِ حسین است این 

صلاةُ اللیل هنگام سحر شمع دل افروزش
اساتید بزرگ صبر طفل دانش آموزش 

جدا از یاد هر یک لحظه نگذشته شب و روزش 
سلام و عدل و آزادی به فریاد ستم سوزش

 کمال و فضل و دانش از دمش پیوسته جوشیده 
که در دامان زهرا علم را با شیر نوشیده 

دل از زهرا و حیدر می‌برد با اشک و لبخندش 
شرف، آزادگی، ایمان، شجاعت آبرو مندش

سلام گرم ثار الله بر خون دو فرزندش 
سزد معصومه بعد از چهارده معصوم خوانندش 

جلال کبریا جاه پیامبر دارد این دختر 
ز شمشیر سخن اعجاز حیدر دارد این دختر

الا ای آیه خون را دمت تفسیر یا زینب 
 الا ای شیر حق را در شجاعت شیر یا زینب 

زبانت فتحِ اهلُ البیت را شمشیر یا زینب
 کلامت سینه تنگ عدو را تیر یا زینب 

تو از خون جبین، وجه خدا را شست و شو دادی 
تو تا صبح قیامت بر شهیدان آبرو دادی

که برده یک تنه کوه بلا بر شانه غیر از تو
که دارد نوک نی هفتاد و دو ریحانه غیر از تو 

که کرده صبر را از صبر خود دیوانه غیر از تو
که گفته پای جسم غرق خون شکرانه غیر از تو 

تو از گودال خون تا تشت زر کردی شکیبایی 
ندیدی در چهل منزل اسارت غیرِ زیبایی

 *طعنه زد اون ملعون گفت دیدی خدا با شما چه کرد؟ فرمود: "ما رایت الا جمیلا" من غیر از زیبایی چیزی ندیدم*

نماز شب به اشک چشم و جسم خسته‌ات نازد
شرف، آزادگی بر دست‌های بسته‌ات نازد

حسین از نیزه بر پیشانی بشکسته‌ات نازد 
خدا بر ذکر یا رب یا رب پیوسته ات نازد

 ثنایت بارور کرده است نخل سبز میثم را
 عجب نبوَد که از این نخل بخشد میر عالم را

#شاعر:استاد سازگار

 صل علی محمد، زینب کبری آمد
 اللهم صل علی محمد و آل محمد 

 ای آنکه خدا جلوه دهد یادت را
تالی نبود صبر خدا دادت را 
باشد که در آستانهٔ قدس حسین 
بر پای کنی جشن میلادت را 

«صل علی محمد، زینب کبری آمد»

 امروز کند فخر به ایّام دگر 
آورده فلک اختر زیبای دگر 

این زینب کبری است به دامان علی 
یا ختم رسل گرفته زهرای دگر؟ 

«صل علی محمد، زینب کبری آمد»

در برج ولایت است کوکب زینب 
علامهٔ نارفته به مکتب زینب 

گفتم به خرد یگانه دوران کیست 
بی پرده دو بار گفت: زینب، زینب 

*نثار قدم‌های نازنینش صلوات بفرستید اللهم صل علی محمد و آل محمد*