نمایش جزئیات

مدح ویژهٔ ولادت عقیلهٔ بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج احمد نیکبختیان - شوکت به سیادت تو باشد، زینب

مدح ویژهٔ ولادت عقیلهٔ بنی هاشم  حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج احمد نیکبختیان - شوکت به سیادت تو باشد، زینب

شوکت به سیادت تو باشد، زینب
جود و کَرَم عادت تو باشد، زینب

ای‌ کاش که روز فرج آل الله
در روز ولادتِ تو باشد زینب

نماز عشق به پا می‌کنم به نام حسیـــــن
ز نای سینه نوا می‌کنم به نام حسیــــــن

تو زینبی و همه قاصرند از وصفت
کتابِ عشق تو وا می‌کنم به نام حسیــــــن

به نام دلبرت، اذن دخول می‌گیرم
طواف کوی تو را می‌کنم به نــــامِ حسیــــــن

به نام نامی معشوق، شُهره‌اند عشاق
تو را همیشه صدا می‌کنم به نام حسیــــن

من از تو یاد گرفتم چنین عبادت را
میان سجده دعا می‌کنم به نام حسیـــــــن

قسم به سجده‌ی تو اعتقاد من این است
نماز سوی خدا می‌کنم به نام حسیــــــن

تو آمدی که بگویی برای قرب خدا
وجود خویش، فدا می‌کنم به نام حسیـــــــن

دمشق و کرب و بلا هر دو تربت عشق است
شب ولادت تو وقت صحبت عشق است

خدا عنان دل ما به دست تو داده
اسیر دام تو اما ز غیــــــر آزاده

اگر پیاله‌ی ما بوی چشم تو گیرد
شود برای همیشه لبالب از باده

نوای زینِ اَبی را به هرکسی ندهند
که این مدال فقط گردن تو افتاده

اگر که باز شود دیده‌ها ز نور اشک
اگر قدم بگذاریم بین این جاده

کسی که دست توسل بر این سرا بزند
قدم به وادی ممنوعه‌ی خدا بزند

حرام باد به هر عاشقی که بی‌اذنت
قدم برای زیارت به کربلا بزند

شناختی که من از دست‌هایتان دارم
بعید باشد اگر دست رد به ما بزند

همین کرامتتان شد سبب هر شب و روز
که حلقه دور نگین کَرَم گــــــدا بزند

تو قرص نان خودت را به سائلی دادی
که حق به خانه‌ی‌تان مُهر هَل اَتی بزند

تَهَجُّد سحرت بس که غرق ذات خداست
حسین، تکیه‌ی آخر بر این دعا بزند

از آن دمی که شده احترامتان واجب
به دست‌های شما بوسه مصطفی بزند

ز محضر همه سادات عذر می‌خواهم
اگر که گفته‌ام آتش به قلب‌ها بزند

خدا نیاورد آن روز را که در شهری
کسی به بی‌ادبی نامتان صدا بزند

به غیر، حضرت زهـــــرا کسی اجازه نداشت
که دست بر گرهِ معجر شما بزند