نمایش جزئیات
مدح ویژهٔ ولادت عقیلهٔ بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی
هر کس که در این میکده نوکر شده باشد
ننگ است که دلواپس محشر شده باشد
بی ساغر و مِی مست شود در همه ی عمر
با یار اگر عمر کسی سر شده باشد
من معتقدم خوب تر از مرغِ بهشت ایست
هر کس که در این بام کبوتر شده باشد
این چشم طمع داشتن ما فقرا هست
زیر سرِ لطفی که مکرر شده باشد
دنیا و قیامت گرهٔ کور ندارد
هر مرد و زنی سائل این در شده باشد
حاجت نگرفتن ز خداوند حرام است
روزی که علی صاحب دختر شده باشد
جن و ملک و انس شده آواره ی زینب
جن و ملک و انس شد آواره ی زینب
عالم همه پروانه ی گهواره ی زینب
عشق حسنین و علی و فاطمه، زینب
هم مومنه هم عارفه هم عالمه زینب
از روز ازل دشمن هر ضد ولایت
تا روز ابد بانوی بی واهمه زینب
هر جا برود، ظلم فراری ست از این جا
تا دست به هر غائله ای خاتمه، زینب
مُردن حسودا و ندیدن شکستن
شد خلقِ حماسه، هنر دائمِ زینب
از منظر آنان که رسیدن به جایی
صاحب نفس آن است که شد خادم زینب
هر کس شد شیدای حسین عاشق این در
گشته است نمک گیر شما، دختر و مادر
فردوس کجا، حال و هوای حرم تو
دیوانه کننده است صفای حرم تو
هم بوی نجف آید و هم بوی مدینه
هم بوی حسیــــن از همه جای حرم تو
چیزی نشود کم ز مقام تو اگر که
ما را بنویسند گدای حرم تو
ای عمه ی سادات! من از دست زمانه
دلگیرم و محتاج هوای حرم تو
باید که بسوزیم در این آتش حسرت
ما که نشدیم از شهدای حرم تو
ای وای از این نفس از این بی سر و پایی
ای وای نمردیم برای حرم تو
کن قسمتمان حال و هوای شهدا را
لبریز کن از شوق شهادت دل ما را
تو زینبی و شمع شبستان حسینی
از عالم ذر بی سر و سامان حسینی
زهرا سپر جان علی بود همیشه
تو نایب زهرا ، سپر جان حسینی
هر کس که حسینی است، نمک گیر وفایت
تـــــــــو واسطه ی لطف فراوان حسینی
در مدح تو این بس ز ازل تا ابدُ الدهر
سر سلسله ی حلقه ی یارانِ حسینی
لبخند زدی وقت ولادت به برادر
شد بر همه اثبات که حیران حسینی
*اینقدر که این بچه گریه کرد دیدی که بچه بدنیا اومد گریه میکنه دست به دستش کردن. پیغمبر، امیرالمومنین ،فاطمه حسن، اما هیچ جوری ساکت نمیشه
دوای درد این بچه فقط حسینه داره دنبال حسین میگرده*
لبخند زدی وقت ولادت به برادر
شد برهمه اثبات که حیران حسینی
از موقع میلاد سرت گرم حسین است
هر لحظه تو دلواپس هجران حسینی
*همش میگه نکنه من از تو جدا بشم آقا؟؟
خدا نیاره روزی که زینب از حسین جدا بشه
فقط همین یک جمله رو بگم..یک جایی این دختر یک جایی این خواهر از برادرش جدا شد میدونی کجا ؟؟"السلام علیک یا ابا عبدالله" هی نگاه به این بدن میکرد صدا میزد حسین جان! دارن خواهرت رو میبرن ..*
پنجاه سال خواهریَ م را چه میکنی ؟؟؟
احساس های مادریَ م را چه میکنی ؟؟
«با همه ی وجودت ،حسیـــــــــــن جــــــــــــان»