نمایش جزئیات

روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حجت الاسلام سید محمد حسین تقوی - جز غم‌ کسی..

روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حجت الاسلام سید محمد حسین تقوی - جز غم‌ کسی..

"اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ"

عصمت داوری نیود اگر نبود فاطمه
جنت و کوثری نبود اگر نبود فاطمه
احمد و حیدری نبود اگر نبود فاطمه
هیچ پیمبری نبود  اگر نبود فاطمه

«منم گدای فاطمه منم گدای فاطمه»

مهر و محبتش بْوًد طینت من سرشت من
ز دوستیش آبرو داده به روی زشت من

سنگ محبت ورا بر سر و سینه می زنم
به یا د خاک قبر او داد مدینه می زنم

 *روز محشر ندا میاد فاطمه جان! هرکسی را که تو می خواهی شفاعت کن. حضرت می فرماید هم شیعیان هم محبین شیعیان رو جدا میکنه بی بی، به خود شیعیان فاطمه خدا می فرماید :هرکسی به محبت فاطمه یه جرعه آبی، لباسی، غذایی به شما داده دستش رو بگیرید وارد بهشت کنید.*

فاطمه ای که مصطفی خوانده به رتبه مادرش
به احترام او کند قیام در برابرش

به دست و سینه و جبین بوسه زند مکررش 
بوی بهشت یافته از دم روح پرورش
 
«منم گدای فاطمه منم گدای فاطمه» 

*رحمت عام بود برا مردم مدینه، شب و روز برا گناهکارای این امت دعا کرد بی بی، اما یه روزی رسید همین شهر همه ایستادند سوختنِ این خانه را نگاه کردند این شبا و روزا کسی نیامد تسلی بده دل فاطمه ، دل بچه ها، دل امیرالمؤمنین رو کسی سر نمی زد به خانه ی فاطمه..*

جز غم کسی به خانه من سر نمی زند
اینجا که مرغ شوق دگر پر نمی زند

در شهر خود غریبم و با درد آشنا
در خانه ی غریب کسی سر نمی زند

من دختر پیمبر و ز آن همه یکی 
دم از سفارشات پیمبر نمی زند
 
می زد مرا مغیره و هیچکس به او نگفت 
زن را کسی مقابل شوهر نمی زند

غصه این شبای  این مادر چیه؟ مادرا می فهمند، خجالت از بچه رو..خیلی اوقات مادر زمین می خوره جراحتی هم میبینه از اینکه بچه هاشم دیدندخجالت زده میشه..*

بیش از همه به حالت زینب دلم بسوخت
مادر کسی مقابل دختر نمی زند

*هرچه بود از کوچه ها بود.یه کوچه روزگار علی رو سیاه کرد.امان از این کوچه هایی که یه روز پیغمبر با احترام رد میشد. دست بر سینه میذاشت سلام میداد به اهل این خانه. اما یه روزم تو  همین کوچه ها دست علی رو بستند.کشیدن و بردن دنبال علی فاطمه می اومد بچه ها می اومدند..*
 
صدای هلهله و ازدحام مردم بود
شراره بود و در و دود و هیزم بود

دری شکسته شد و مادری زمین افتاد
صدای ناله ی او بین خنده ها گم بود

 اشاره کرد که او را پی علی  بزنید 
تمام کوچه خدایا پُر از تلاطم بود

هر آنکه بود درآنجا به سمت زهرا رفت 
میان اهل مدینه عحیب تفاهم بود

سخت تر از دیدن کتک خوردن مادر
کتک خوردن باباست.دیگه همه گمان میکنند پشت و پناهی ندارن.اصلا دنیا رو سر همه خراب میشه..اگه مادر و بزنند همه تکیه اشون به پدر خانه است. بدترین عذاب برا بچه ها برا زنا اینه که بابا رو بزنند. بدترین عذاب برای بچه های ابی عبدالله مجلس یزید بود.بچه ها نگاه کردند عمه دستش میره بالا چوب اون نانجیب هم میره بالا تا چوب و میاره پایین نمی دیدند چی میشه اما عمه هی به سر و صورت میزنه..*
 
یا مزن چوب جفا بر این لب دندان من 
یا بگو بیرون روند از مجلست طفلان من 

سرمایه ی محبت زهراست دین من 
من دین خویش رابه دو دنیا نمی دهم
 
گر مهر و ماه را به دو دستم نهند قضا 
یک ذره از محبت زهرا نمی دهم
 
در سینه ام جمال علی نقش بسته است
این سینه را به سینه سینا نمی دهم
 
اینجا که هست روضه ی زهرا بهشت ما 
این نقد را به نسیه ی فردا نمی دهم 

« اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ.یا لَیْتَنیا کُنْا مَعَکُمْ فَافُوزَ فَوْزاً عَظیماً»