نمایش جزئیات

روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۳به نفس سید مهدی حسینی

روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۳به نفس سید مهدی حسینی

غم روی غمه 
توی قلبم آشوبه عالمه 
که هرروزم صدتا محرمه
 وای وای وای وای وای
 
مردنم کمه
 برادر دیگه توی قلبمه 
میگه تو روضه مادر ما طاقت نداریم 

مردنم کمه برادر دیگه توی قلبمه 
زمین افتاد پیش چشِ همه 
وای وای وای وای وای وای

تو سینه ام دارم نهفته 
هزار تا حرف نگفته 
الهی که مادرتون 
جلو چشماتون نیفته

دیدم که دستاشو برده بالا 
من قد کشیدم اما 
مادرم افتاد
 
دیدم که چادرشم شد پاره 
شکسته شد گوشواره 
مادرم افتاد 

رو به راه نشد 
یجور از پا افتاد که پا نشد 
از اون روز چشماش دیگه وانشد
 وای وای وای وای 

مادرم نشست  
چجوری زد که با یه ضرب دست 
با هم دوتا گوشواره هاش شکست 

تو راه برگشت به خونه 
دیدم چشماش رنگ خونه 
با گریه می گفت که این راز 
 عزیزم پیشت بمونه 

*چشم داره خون میاد صورت درد گرفته ولی حواسش به دستای لرزون حسنِ...* 

کاش میشد چادر خاک آلود و 
که زیر پاها بود و علی نبینه 

کاش میشد زخم روی ابرومو
کبودیای رو‌مو علی نبینه 

«ای مادر ای وای من ای مادر ای وای من ای مادر مادر خوبم»
 
*شما خیال کنید من دروغ روضه خوندم 
اصلا من دروغ گفتم.. حقیقتش این بود: فقط از تو کوچه از کنار مادر ما رد شد.همینش هم بده رفیق..همین که من بگم هیچ دست درازی نکرد.اما همین که بگم از جلوی مادر ما رد شد باید بمیرم از خجالت....امام حسن میگه هی مادر ما عقب عقب میرفت هی نامرد جلو می اومد.*