نمایش جزئیات
روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج عباس واعظی
بزرگ مدینه، بزرگ همه
دعای قنوت شب فاطمه
بیا خانه را آب و جارو زدم
به عشقت خودم پشت در آمدم
خودم آمدم تا سلامت کنم
به جای همه احترامت کنم
*فلذا وقتی اومد خونه کنار بستر زهرای مرضیه صدا زد.. فاطمه جان!..*
تو مثل اهل مدینه ز من مگردان رو
که فارغم ز دو عالم به یک کلام کنی
نماز نافله خواندی ولی قیام نداشت
که گفته پیش علی قیام کنی
خودم آمدم تا سلامت کنم
به جای همه احترامت کنم
بیا احترامت فقط با من است
جواب سلامت فقط با من است
تو خورشید زهرای این خانهای
عزیزم تو آقای این خانهای
مهیای تو خانه را ساختم
علی جان بیا سفره انداختم
اون دو تا نامرد برا عوام فریبی گفتن بریم عیادت زهرا، بی بی اجازه نداد اومدن امیرالمومنین رو دیدن آقا ما اومدیم عیادت، زهرا ما رو نپذیرفت شما وساطت کن. ای علی مظلوم..عجب آقایی داریم مردم، اومد فرمود: فاطمه جان! این دو نفر منو واسطه قرار دادن یه نگاه کرد فرمود: "ألبیت بیتک و أنا أمتک"؛ خانه، خانه توست و من هم، کنیز تو هر چی تو بگی علی..اومدن کنار بستر نشستن بی بی رو برگردوند. بی بی چرا رو برمیگردونی؟فرمود: این حدیث رو از پیغمبر که هر کی فاطمه رو اذیت کنه منو اذیت کرده و هرکی منو اذیت کنه خدا رو اذیت کرده.والله که خودمون با گوشای خودمون شنیدیم. شاید یه دستشو لرزون لرزون آورد بالا خدا تو شاهد باشی اینا منو اذیت کردن..
بیا سیر امشب نگاهت کنم
تماشای رخسار ماهت کنم
نگاه تو را از خدا خواستم
من از دار دنیا تو را خواستم
تمنای دستان سرد منی
تو دلگرمی من، تو مرد منی
*یه وقت خجالت نکشی من میدونم بابام بهت چی گفته صبر باید میکردی*
بیا چارهی حال پروانه کن
بیا گیسوان مرا شانه کن
اگر گیسوانم بهم ریخته
کمی کار خانه سرم ریخته
که اینگونه دلگیر کرده تو را؟
چه کَس اینچنین پیر کرده تو را؟
به امر پیمبر عمل میکنی
بمیرم که زانو بغل میکنی
*بابام فرمود صبر کن داری صبر می کنی ولی من دارم میبینم داری آب میشی علی *
ببینم تو را رو به راهی علی
بمیرم برایت الهی علی
غمت را روی شانهام بردهام
نگو از غریبی مگر مُردهام
مدینه اگر نیست گریان تو
منو بچههایم به قربان تو
به دنیاپرستی عمل میکنند
شنیدم تو را کم محل میکنند
*اعتنات نمی کنن عیب نداره خودم هستم علی جان*
اگر بیقراری به مسجد نرو
اگر غصه داری به مسجد نرو
کنار منو بچههایم بمان
همین جا نماز جماعت بخوان
تو مولای والا مقام منی
بدان تا قیامت امام منی
اگرچه درِ خانهات هم شکست
علی خانهی تو بهشت من است
در خونمونو عوض می کنم
به شرطی نیای و در و باز کنی
تو دیگه نیا تو یه بار اومدی برا هفت پشتم بسه.. زهرا زهرا
یل خیبر اینقدر گریه نکن
جلوی در اینقدر گریه نکن
*هی جلوی درو نگاه نکن دنبال چی میگردی؟ اون میخ در رو رها کن اون خون رو دیوار رو رها کن علی گریه نکن*
من از اشک مردانه دق میکنم
همین گوشهی خانه دق میکنم
مگر مُرده باشم تو گریه کنی
زمین خورده باشم تو گریه کنی
زمین خوردن من فدای سرت
کتک خوردم اصلاً فدای سرت
بر آن خون دیوار خیره مشو
به تیزی مسمار خیره مشو
*حالا میخواد آروم کنه علی رو حالا میخواد دلداری بده *
به جان علی پهلویم بهتر است
عزیزدلم بازویم بهتر است
تو حرف از مدینه شنیدی علی
سر من خجالت کشیدی علی
*هر جوری که میتونی ناله بزنی خودت میدونی و شب آخر عمر بی بی..*
روز آخر مادر ما بسترش را جمع کرد
گاه می خنده گاه گریه ها چون شمع کرد
روز آخر بود
با تمام ناتوانی کارهای خانه کرد
اشک ریزان دست لرزان موی ما را شانه کرد!
گرد های خانه را وقتی به جارو می گرفت
گاهگاهی هر دو دستش را به پهلو می گرفت!
*یا زهرا یا زهرا داری میباری پس بشنو چجوری جارو میزنن سر پا جارو میزنن*
خانه را جارو می زد لیک لب را می گزید
یه لب می گزيد میخواست نالش بلند نشه
خانه را جارو می زد لیک لب را می گزید
*رو ی پا نه خویش را روی زمین ها می کشید*
بابای من مردم مدینه بدن
مادرمو بین کوچه ها زدن
بابای من در کوچه ها چون می دوید
بابای من از سینه اش خون می چکید