نمایش جزئیات
روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی
حلالم کن چون حیدر نیومد
می زدنت،کاری ز دستم برنیومد
همسایه ها دیدن،صداشون درنیومد
حیدر نیومد...
علی رو حلال کن واسه زخم بازو
علی رو حلال کن واسه درد پهلو
علی رو حلال کن واسه دست بسته اش
نتونست که برداره اون در رو از روت
اگر چه شمع وجود تو گرم سوختن است
بخند خنده تو التیام دردِ من است
منم عمیق ترین زخمِ پایدار،علی
منم غریب ترین مردِ روزگار، علی
پر است غربت من از همین تجلی ها
چقدر بی محلی دیدم از محلی ها
به رغم بی رمقی عزم هم کلامی کن
تو لااقل به منِ مرتضی سلامی کن
دلیلِ شادی من،هم نشینِ غم شده ای
شبیهِ پیرِزنِ سالخورده، خم شده ای
مرا به ماتمِ دستاس ها دچار نکن
خودم برایِ تو نان می پزم، تو کار نکن
تنورِ گرم، برای پَرَت خطر دارد
برای سوخته هر شعله ای ضرر دارد
*یه بار درِ خونه سوختی،دیگه نمی خوام دمِ تنور بایستی،داغه...*
شکوه ِ کاخ ِ امیدش خراب شد، حیدر
تو آب رفته ای از شرم آب شد،حیدر
غروب آمد و خورشید وار دور شدی
رشیده بودی و یک دفعه جمع و جور شدی
بیا به خواهش من گوش کن ،بلند نشو
به التماس حسن گوش کن،بلند نشو
هنوز چشمِ حسن مثلِ ابر می بارد
هنوز تکّه آن گوشواره را دارد
میان کوچه،همین اوج ماجرایش بود:
تمامِ صورتِ تو نصفِ دستهایش بود
چه ضربه ای به تو زد آن حرامزاده ی پست
سه ماه رد شده امّا هنوز رَدَّش هست
سه ماه می شود این صحن، بی رواق شده
سه ماه می شود این خانه، بی چـراغ شده
ببخش فاطمه جان، پشت در، تک افتادی
تمام هستیِ خود را برای من دادی
یکی نگفت به دیوار، بیپناهی تو
یکی نگفت به مسمار، پا به ماهی تو
شکست آینه ات، سنگ شد مصمم تر
اشاره کرد به قنفذ، مغیره! محکم تر
حریمِ سبز تو را باغ یاس خواهم کرد
برای ماندن تو التماس خواهم کرد
زهرای حیدر...
بعد تو دنیا نمی سازه به ما، دنیای حیدر
زهرای حیدر...
حرفِ رفتن میزنی،می لرزه دست و پای حیدر
زهرای حیدر...
روی زخمای تنت مرهم از اشکم گذاشتم
شرمنده م آخه،تو برام سنگ تموم گذاشتی و من کم گذاشتم...زهرای حیدر...
حلالم کن، حیدر نیومد
می زدنت،کاری ز دستم برنیومد
همسایه ها دیدن،صداشون در نیومد
حلالم کن...
یا اهل العالم!
این شبا بگین بلند گریه کنه هر کی می تونه
آماده باشین امشبُ امام حسن میخواد یه کم روضه بخونه
ای داد بیداد!
سن و سالی که نداشتم مادرم تو کوچه افتاد
ای داد بیداد!
هر دفه یادش می افتم می زنم با گریه فریاد
حلالم کن!
مادر افتادی دیدم...
من هر چی قد بلندی کردم نرسیدم
در اومد از اون موقع موهای سفیدم
حلالم کن...
سادات مجلس!
خیلی شرمنده ام آخه باید بگم
زهرا رو خیلی بد زد...
مقتل نوشته،پیش چشمای حسن
به مادر شما لگد زد...
از این به بعدش من نمی تونم
دیگه این روضه رو بدم ادامه...
ای گریه کن ها، حرف آخرم
یه خط روضه گریز به شهر شامه...
دل شب تو صحرا،کمک نداره...
نامرد نزن، سه ساله که کتک نداره...
اون که قباله فدک نداره...
«ای حسییین....»
برچسب ها
- سیدرضا نریمانی
- سید رضا نریمانی
- رضا نریمانی
- آموزش مداحی
- متن روضه حضرت زهرا
- متن روضه حضرت فاطمه
- متن روضه شهادت حضرت زهرا
- متن روضه جانسوز
- متن گریز روضه حضرت زهرا
- متن روضه شهادت حضرت فاطمه
- متن روضه برای شهادت حضرت فاطمه
- متن روضه برای شهادت حضرت زهرا
- متن روضه برای ایام فاطمیه
- حاج سیدرضا نریمانی
- فاطمیه 1402