نمایش جزئیات

مدح ویژۀ ولادت حضرت ابالفضل العباس علیه السلام اجرا شده به نفسِ استاد حاج منصور ارضی

مدح ویژۀ ولادت حضرت ابالفضل العباس علیه السلام اجرا شده به نفسِ استاد حاج منصور ارضی

محضر آب دم از پاکی دریا نزنید 
محضر خاک دم از وسعت صحرا نزنید 
تا زمانی که ندادید ضرر پای نگار
لاف بیهوده ی عاشق شدن اینجا نزنید 
آسیابی که شدن مساله ی حساس است 
پس به سینه به جز از سنگ تولا نزنید 

درد معشوق چه بهتر که به درمان نرسد 
هر چه آمد سرتان گو به مداوا نزنید 
فقرخوب است که هم شانه‌ی عزت باشد 
مستمندید اگر جز در آقا نزنید  
حرف تقوا و بصیرت به میان است اگر 
حرفی از چشم سیاه و قد رعنا نزنید

گر چه خوب است رخش نقل منابر بشود  
حیف عباس که توصیف به ظاهر بشود 

علم اَنصاب بکار آمده این بار زیاد 
که بیفتد سر ما محضر دلدار زیاد 
ذوالفقار دو دم امروز سه دم خواهد شد
بس که در خانه ی مولا شده کرّار زیاد 

هر چه دارد پسر از دامن مادر دارد
ارث برده از این فاطمه ایثار زیاد  
یک تنه میرود و صد تنه بر میگردد 
معجزه سر زده از او دم پیکار زیاد 
نا امیدی در این خانه ندارد معنا 
باز خواهد شد از آقا گرهٔ کار زیاد 

بهر پابوسی اش امشب همه نوبت دارند 
رسد از تیغ کجش مژده دیدار زیاد 
چشم صفین همین که به نقابش افتاد
پانزده مرتبه  لا حول و لا را سر داد 

مرد جنگ است ولی انس به خلوت دارد 
مثل شوقش به خطر شوق عبادت دارد 
نوری از آینه ی تطهیر به او هم تابید
مطمئنیم که این آینه عصمت دارد 
محرم یا ولدی زهرا شده است
جای شک نیست بگویید سیادت دارد
 
مرگ بازیچه یک حمله ی مردانه ی اوست  
شیر آخر مگر از معرکه وحشت دارد
چند گامی همه جا دورتر از آقا بود 
قد بلد است از این حال خجالت دارد 

شانه ی کعبه به پایش چقدر بوسه زده 
تا ببینند همه شأن ولایت دارد 
خطبه ای خواند بگوید شرف کعبه ز کیست 
تا خدایی خدا آبروي کعبه علیست