نمایش جزئیات

حجت الاسلام میرزامحمدی ( روضه حضرت زینب سلام الله علیه )

حجت الاسلام میرزامحمدی ( روضه حضرت زینب سلام الله علیه )

السلام علیک یا قتیل العبرات و یا اسیر الکربات

 

گفت داداش

 

زینبم اما نه آن زینب که رفت از کربلا

خواهرم ،اما نه آن خواهر که بشناسی مرا

بس که تا شام بلا برمن جسارت کرده اند

 

ببینم از این جمله دلت کجا میره ...

 

بس که تا شام بلابرمن جسارت کرده اند

شام تا کرببلا طفلان مرا آورده اند....

حسین .....

 

*اینم برا امام و شهدامون گفت داداش اگر چه دلتنگت بودم ،اگر چه مدتی بود جمالتو زیارت نکرده بودم ،اما داداش :*

 

بارها کردم دعا از من جدا گردد سرت

 

*خواهری که دلتنگ زیارته برادر چرا اینجوری دعا می کنه *

 

بارها کردم دعا از من جدا گردد سرت

تا نبینی زیر شلاق اوفتاده خواهرت

 

یا حسین ......

 بأبی المستضعف الغریب یا غریب الغرب