نمایش جزئیات

روضه و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده شب دوم ماه مبارک رمضان به نفسِ حاج‌ محمد رضا طاهری

روضه و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده شب دوم ماه مبارک رمضان به نفسِ حاج‌ محمد رضا طاهری

ای که داری در دلت صدها امید
آدمی زنده است اما با امید

عاشقان را می برد بالا امید
پس مشو هرگز از این در ناامید

تو مگو ما را به آن شه بار نیست
با کریمان کارها دشوار نیست

پشت این در گاه گاهی آمدیم
غالباً با روسیاهی آمدیم

بین این دریا چو ماهی آمدیم
گر چه هر دم با گناهی آمدیم

صاحب این خانه بد رفتار نیست
با کریمان کارها دشوار نیست

ناسزا می گفت مردِ اهل شام 
در جوابش ساده فرمودی سلام 

می بری در خانه ات با احترام
می گذاری در دهان او طعام

آقا جان! 
هیچکس مثل تو سفره دار نیست
با کریمان کارها دشوار نیست 

می روم مشهد خیابان ها شلوغ
می روم در قم شبستان ها شلوغ

کربلا هم کل ایوان ها شلوغ
در مسیرش هم بیابان ها شلوغ

هیچ کس مثل تو بی زوار نیست
با کریمان کارها دشوار نیست

کریم کاری به جز جود و کرم نداره
آقام تو مدینه ست ولی حرم نداره 

شبها کابوس از چشم منِ کم سو نمی افتد 
تب من کم شده اما تب بانو نمی افتد

*امام صادق علیه‌السلام فرمود:
«برا مادر ما بلند بلند گریه کنید*

غرورم را شکسته خنده نامحرمی یارب 
چه دردی دارد آن کوچه که با دارو نمی افتد

جماعت داشت می آمد دلم لرزید می گفتم
 که بیخود راه نامردی به ما این سو نمی افتد 

*تا لحظه آخر هم می گفت تقصیر من بود  که مادرم رو زدند.. همه زنها توی عرب رسم بوده که رو بنده می‌زدند از خونه بیرون می رفتند..مدام می گفت اگه من کنارش نبودم اصلا مادرم رو نمی شناخت..تا منو دید گفت این فاطمه ست .. تقصیر من بود مادرم سیلی خورد..* 

کشیدم قد به روی پایم و آن لحظه فهمیدم
که حتی ردِّ باد سیلی اش بر روی گونه می افتد 

نشد حایل کند دستش گرفته بود چادر را 
که وقتی دست حایل شد کسی با رو نمی افتد
 
به روی شانه ام دستی و دستی داشت بر دیوار 
به خود گفتم خیالت تخت باشد او نمی افتد

*اما اون جایی که امام حسن براش جون داده اینه..*

سیاهی رفت چشمانش سیاهی رفت چشمانم
وگرنه مادری در کوچه بر زانو نمی افتد 

«وای مادرم وای مادرم»