نمایش جزئیات

مدح ویژهٔ ولادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌محمد رضا طاهری

مدح ویژهٔ ولادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌محمد رضا طاهری

عالم پیر دگر باره جوان خواهد
مهبط وحی نبی رشک جنان خواهد شد
قرص مهتاب در آفاق عیان خواهد شد
رمضان تازه از امشب رمضان خواهد شد

*میدونی چرا...*

کار و بار همه افتاده به درگاه کریم
رمضان را بنویسید دگر ماه کریم

دست حق پرده ز ماه رخ دلدار انداخت
نام او را به لب خلقِ گرفتار انداخت

* اون آقایی که در خونه اش میاد،از شام به حضرت ناسزا میگه، توهین میکنه. اون آقایی که حتی همچین یه همچین شخص بی ادبی رو می بره تو خونش تکریم میکنه، احترام میکنه. یه وقت به دلت هم شک راه ندی یعنی امام حسن منو میخره امشب یا نه؟ محاله امام حسن نیگات نکنه، محاله والا! توام که الان اومدی اینجا نشستی یعنی امام حسن خریدت. نگاهت کرده، قربونت برم. اینقدر هستن این شب ها سر سفره های معصیت خدای نکرده. امام حسن تو رو آورده سر سفره.
چهارده شب سر سفره مناجات بودی امشب اومدی در خونه حضرت زهرا تبریک بگی. اینا رو به خودت نگیریا. برو دست پدرتو مادرتو ببوس. اونا تو این مسیر تو رو بزرگ کردن. لقمه درست پدرت آورده سر سفره گذاشته که تو عاشق شدی...*

دست حق پرده ز ماه رخ دلدار انداخت
نام او را به لب خلقِ گرفتار انداخت
تا نگاهی به رخ احمد مختار انداخت
مصطفی خنده کنان سفرهٔ افطار انداخت

مثل ضرب المثل است این سخن از دیرین است
نوهٔ اول عزیز است عجیب شیرین است

ملکی وصف حسن را به زبان می گوید
مژده ی آمدنش را به جهان می گوید
نبی خاتم از او خنده کنان می گوید
بین گوش حسنش دارد اذان می گوید

* وسط اذان تا میگه اشهد ان علیا ولی الله...*

وصف شاه عرب و تیغ دو سر می خوانَد
ها علیٌ بشرٌ کیفَ بَشر می خوانَد

علت مستی ما از خم و پیمانه اوست
هر کجا می نگرم جلوهٔ مستانه اوست
هر چه دادند به ما لطف کرم خانهٔ اوست
این حسن کیست که عالم همه دیوانه اوست

این حسن کیست که جا در همه دل ها دارد
گر بمیریم برایش به خدا جا دارد

مثل حیدر علی و عالم و اعلم حسن است
مصطفی گفته به ما عقل مُجسم حسن است
بانی ولوله ماه محرم حسن است
ریشه ی شوکت هفتاد و دو پرچم حسن است

پس بگو کیست حسن، جانِ اباعبدالله
که شده قبلهٔ یاران اباعبدالله

جلوهٔ یا علی و جلوهٔ یا جبّار است
قهر او قهر خدا با دم یا قهار است
عمر پر برکت او مصحفی از اسرار است
سرِّ پنهان أَشدّاءُ عَلی الکفّار است

سیره اش گرچه اصول رُحَما بَیْنَهُم است
جبروت نبوی در دل ابروش گم است

سرزمین من و تو بوده نمک گیر حسن
به روی سینهٔ ما حک شده تحریر حسن

رو به اسلام نمودیم به تدبیر حسن
نه به تهدید و نه ارعاب، نه شمشیر حسن

پس بگویید به ایران ِمن ایران حسن
نام ما را بنویسید مسلمانِ حسن

ارث مردانگی از شخص پیمبر دارد
چه کسی مثل حسن غیرتِ مادر دارد
فن رزم آوری از فاتح خیبر دارد
وای از آن دم که حسن تیغ دو سر بردارد

هرچه ازرزم شنیدید فراموش کنید
داستان جَملَش را همگی گوش کنید

حسن آمد وسط معرکه شمشیر بدست
یک تنه ریخت بهم با غضبش لشکر مست
سیف الاسلام زمین خورد به یکباره شکست
شتر سرخ ذلیلانه روی خاک نشست

شیر را شور غیورانه به سر داشتن است
پسر فاطمه بودن به جگر داشتن است

ما محبُ الحسنیم و همه از یک ایلیم
پرورش یافتهٔ مکتب مِنْ سجیلیم
اهل جنگیم ولی جنگ پر از تحلیلیم
و بدانند که ما دشمن اسرائیلیم

عاشق نام حسن گوش به فرمان ولی ست
چشممان منتظر توصیهٔ سید علی ست

باز آمد خبری شوم از این جانی ها
و به جوش آمده است غیرت ایرانی ها
برسانید به گوش همه سفیانی ها
که زیادند در این خاک سلیمانی ها

برسانید به دشمن که علی تنها نیست
مالک از دست اگر داده ولی تنها نیست