نمایش جزئیات

روضه و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شب هجدهم ماه مبارک رمضان به نفسِ کربلایی حسین طاهری

روضه و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شب هجدهم ماه مبارک رمضان به نفسِ کربلایی حسین طاهری

شرافت ماتِ تشریفاتِ والایِ علی اکبر
تعالی شمه ای از شأن اعلای علی اکبر

معادِ پیچش زلفش نماد محشر کبری
قیامت جلوه ای از قدّ و بالای علی اکبر

*پس باباش حق داشت .میگفت ..*

من مگویم مرو ای ماه برو 
لیک قدری برِ من راه برو

*همهٔ ذوات مقدسه در لحظه رفتن علی اکبر برای این آقا گریه کردن اما میفرمایند: شب بیست و یکم برای این روضه گریه میکرد.همه گریه میکردن. میگفت:حسینم میبینم اون روزی که محاسنت به خون جوانت خضاب میشه...*

تجلی های پیغمبر در این آیینه 
بی وقفه پرم را میکند محو تماشای علی اکبر

هم آوردی ندارد شیر حق
 در جنگ رودرو هزار الله اکبر 

کیست همتای علی اکبر
نه تنها بهر استقبال از او پیغمبر آماده است 
خدا آغوش وا کرده محیای علی اکبر...

اگر چه حاصل عمر حسین از دست رفت
اما به رسم صبر تاب آورد تا پای علی اکبر

*یعنی همه،همه جا صبر حسین دیدن
اما مقاتل مینویسن حسین با زانوها اومد بالای سر علی اکبر...خورد رو زمین همه میگن تا این لحظه ما خم به ابروی حسین ندیده بودیم اما دیدیم بلند بلند داره گریه میکنه؟ بین اون همه هلهله صدای فریاد اباعبدالله به گوش میرسید..آی پسرم....*

اگر چه بردن جسمت به عهده پدر است
حساب کردمو دیدم کار صدنفر است

*دیگه کاری از دست من بر نمیاد.فرمودین اباعبدالله از اسب افتادن زمین...

مرا جراحت پهلوی تو از اسب بر زمین انداخت
نگاه من به تو اما دلم به پشت در است

*دید صداش بلند شد گفت وا امّاه...برای چندتا روضه باید بلند بلند گریه کنیم
میگن برای روضه علی اکبرِابی عبدالله جوانها داد بزنن.چون همه اباعبدالله رو دوره کرده بودن..همه هلهله میکردن به اشکهای حسین میخندیدن *

به غسل مادر خود هم بلند گریه نکردم
صدای گریه ی من از صدای خنده سر است

*همه صدای گریه ابی عبدالله رو شنیدن
اما تا این لحظه ابی عبدالله دردش درد پسرشه تا این لحظه صدای گریه اقا فرق میکنه اما دیدن اولیا مخدره از خیمه ها زد بیرون...بخدا سر بچه های خودشم بیرون نیومد...گفت دیدم حسین داره جون میده.
دستش اومد سر شونه ابی عبدالله.برگشت نگاه کرد دید خواهرش وایستاده ..یه نگاه کرد دورو برش دید همه نامحرما ایستادن. صدای ابی عبدالله بلند شد.*

سایه ی خواهر من را زن همسایه ندید
خیز از جا آبرویم را بخر عمه را از بین نا محرم ببر...

«یا رحمة الله الواسعة...حسین....جان»