نمایش جزئیات
روضه و توسل به امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام اجرا شده شب بیستم ماه مبارک رمضان به نفسِ کربلایی حسین طاهری

نخلی از اشک تو سیراب نگردید دگر
از همان لحظه که بر فرق تو شمشیر آمد
حوریان هم به عزای تو سیه پوش شدند
تا به گوش فلکت نعره تکبیر آمد
*همه جا نوشتن تا ضربه به سر امیرالمومنین خورد فرمود: "فزت و رب الکعبه" تفسیر و ترجمه اش و میگم به خدای کعبه رستگار شدم. اما من دلی میگم اینطور فرمود: به خدای کعبه دیگه راحت شدم این همه سال همش جلو چشمم بود فاطمه ..امروز روز ضربت خوردن مولا نبود والا ضربه ای که مولا رو از پا انداخت همون ضربه ایست که امام صادق فرمود: سند قتل مادر ما اونجا امضا شد. وقتی از خانه بیرون آمد گفت: علی رو کجا میبرن؟ گفتن دارن میبرن سمت مسجد با همون حالی که همه میدونید مادر ما تا این لحظه طبق همه روایات این مادر رشیده بود.همه مینویسن قد و قامت مادرمون به رسول الله رفته بود مادر رشیده ای داشتیم. اما این لحظه ای که دست انداخت کمربند علی رو گرفت چهل نامرد عرب همه رو زمین افتادند یکوقت نگاه کرد به سرداراش گفت وایسادید یک زن آبرومون و ببره..گفت چیکار کنم ؟گفت اگه زن و بزنید مرد هم از پا میفته.. همه غلافها رو در آوردن.امام صادق میفرماید: مادر ما اینجا به شهادت رسید دست در امتداد سر قرار گرفت از این به بعد فرمود:
"ما زالت بعد أبيها معصبة الرأس، ناحلة الجسم، منهدّة الركن، باكية العين،"
ای مادر... اینجا گفت آبرومون داره میره یکاری کن گفت چکنم گفت زن و بزنی مرد هم از پا میفته
یکجای دیگه هم این اتفاق افتاد میگم برات
شیر تجویز به درمان سرت کرد طبیب
هر که آمد به ملاقات تو با شیر آمد
*اما گریه کنای شب هفتم محرم *
صحبت از شیر شد و رفت دلم کرب و بلا
که به میدان پسری با پدری پیر آمد
قدر یک جرعه از این شیر اگر داشت رباب
طفل میماند ولی حرمله با تیر آمد
*اینجام گفت: وایسادی داره آبرومون میره بین سپاه مون ولوله افتاده بعضیا میگن ما با شیر خواره که دعوا نداریم تو کوچه بعضیا گفتن ما با زن دعوا نداریم گفت: همون کاری که پشت در کرد تو کوچه ها کرد تو هم بکن.. گفت: چه کنم امیر؟ گفت: مگه سفیدی زیر گلوش و نمیبینی؟ تا تیر و تو کمان گذاشت دیدن رباب جلو خیمه ها نشست زمین... هی صدا میزنه علی لای لای... هر کی میدونه شب قدر بعدی و میبینه آروم بشینه اما من که نمیدونم زنده ام شب بیست و یکم و ببینم میگم اگه زنده ام که هیچ اگه نیستم همین الان روزیمو بنویس تا چشامو بستم حسین بغلم کنه.. یک حسین برا شب اول قبرت بگو بذار نور شه.. اون زمانی که صدا میزنی "یا نور المستوحشین فی الظلم" نور حسین بیاد قبرتو روشن کنه بلند بگو حسین ......*
برچسب ها
- حسین طاهری
- باب الحرم
- مناجات
- متن
- شهادت
- مداحی
- آموزش مداحی
- دانلود مداحی
- متن روضه
- طاهری
- محمدحسین طاهری
- اشعار
- متن شعر
- اشعار مذهبی
- شعر مذهبی
- شعر به همراه سبك
- اشعار مناجاتی
- ماه مبارک رمضان
- امام علی
- روضه جانسوز
- حیدر
- مناجات و روضه
- گریز روضه
- روضه و توسل جانسوز
- متن اشعار
- گریز مداحی
- دانلود مناجات
- امیرالمومنین
- امام اول
- متن روضه شهادت امام علی
- متن روضه امیرالمؤمنین
- روضه برای امام علی
- گریز روضه امام علی
- متن شعر برای ماه رمضان
- آموزش مداحي
- متن مناجات با خداوند
- دانلود مداحي
- شعر به همراه سبک برای رمضان
- شعر مداحی رمضان
- متن شعر مناجات با خدا در رمضان