نمایش جزئیات

توسل و مناجات با خدا ویژهٔ ماه مبارک رمضان اجرا شده شب بیست و یکم به نفسِ سید رضا نریمانی

توسل و مناجات با خدا ویژهٔ ماه مبارک رمضان اجرا شده شب بیست و یکم به نفسِ سید رضا نریمانی

لیلة القدرت رسید آداب امشب جالب است 
احترام هر گنه کاری که داری واجب است
 
پیش مردم گر چه خورده طبل رسوایی من
به همه گفتی که این رسوا مگر بی صاحب است 

*صاحب داره حالا درسته رسوا شده لو رفته ولی این کس و کاره بی کس و کار نیست که اینجوری دوره اش کردین.* 

آسمان رحمتت ابری شد و باران گرفت 
سایه ی عفو تو بر دشت گناهانم غالب است
 
آبروی رفته ی من را بخر تا نَهَم دست 
گاه گاهی ضرر کردن به نفع کاسب است

*امشب منو بخری ضرر نمیکنی بالاخره من یه جایی به دردت میخورم آقاجان ..*
 
گردن کج آمدم گردن بگیر امشب مرا
این فراری که زمین خورده به جودت راغب است
 
یک نفر حَرَف گویان از کنار من گذشت 
زود گفتی این که توبه هم نکرده تائب است

شرم دارم خیلی از مهدی خجالت میکشم 
آن امام حاضری که فکر کردم غائب است

لیلةُ القدر علی چادر سیاه فاطمه است 
نور زهرا در سیاهی های عالم حاجب است

غیر حیدر قدر زهرا را نمی‌داند کسی
جسم زهرا و علی یک روح در دو قالب است

بستگی دارد به زهرا که علی هم بگذرد
کار دست مادر است و مرتضی هم کاتب است 

*امشب هی میگه علی جان بنویس اینو بنویس اینو بنویس چرا. آخه خودش دستش شکسته است علی جان زیر بغلمو بگیر من امشب باید به همه ی اینا سر بزنم اینا اومدن برا تو دارن گریه میکنن. آی قربونت برم...* 

بستگی دارد به زهرا که علی هم بگذرد 
کار دست مادر است و مرتضی هم کاتب است 

این که هرشب یا علی برده دل ما را نجف
فاطمه زحمت کشیده زحمت ما کاذب است
 
حاجتم را هم ندادی در حرم راهم بده
این دل سرگشته امشب کربلا را طالب
 است.

زیر قبه با نمازت روضه ی کامل بخوان 
چون حسین ابن علی آنجا امام راتب است

شمر، اگر بالای ده ضربه زدی بر گردنت 
تیر مانده در گلو کار سنان غاصب است 

بردن او در تنور مَطبَخَش با خولی و 
شستن خاکسترش با گریه کار راهب است 

*فلذا وقتی سر بریده رو آوردن تو خرابه دخترش بغل گرفت گفت: باباجان! شنیدم با گلاب سرتو شستن بابا..! ولی چرا هنوز این لبات خونیه مگه نشستن سرتو؟ ها  حالا فهمیدم دیروز اون نامرد این چوبشو هی میزد..*