نمایش جزئیات

روضه و توسل به باب الحوائج حضرت موسی بن جعفر علیه السلام اجرا شده شب بیست و ششم ماه مبارک رمضان به نفسِ کربلایی محسن عراقی

روضه و توسل به باب الحوائج حضرت موسی بن جعفر علیه السلام اجرا شده شب بیست و ششم ماه مبارک رمضان به نفسِ کربلایی محسن عراقی

رشته دلهای عاشق پشت این در بسته شد 
رزق ما از سفره ی موسی بن جعفر بسته شد 

تا خبر آمد غروب از خانه بیرون میزند 
با هجوم سائلان از صبح معبر بسته شد 

مشت ما را وا نخواهد کرد وقتی از کرم 
مشت مسکین درش با کیسه ی زربسته شد 

آنکه از کار پیمبرها گره وا میکند 
دست و پایش در غل و زنجیر آخر بسته شد 

یک نفر با تازیانه آمد و در بسته شد 
تازیانه رفت بالا چشم مادر تار گشت
 تازیانه خورد بر تن چشم مادر بسته شد 

روی تخته پاره ساق پایش بند نیست 
آهسته گذارید روی تخته تنش را 
تا میخ اذیت نکند پیروهنش را 

میخِ در داغ شد و مادر ما زخمی شد
او کنون تکیه به دیوار نماید یا در

«میخ کوتاه بیا همسرم از پا افتاد» 

آنچنان با لگدی  باز شد آن در که همه 
فکر کردند که دیوار یکی شد با در 

ولی خورد زمین تا زمین خورد
صدا زد که علی چیزی نیست 

بچه سید نشدم دست خودم نیست ولی 
وسط روضه دلم خواست بگویم مادر
 
«یارالی ننه ننه ننه 
اینی که زدن ناموسه منه»