نمایش جزئیات

روضه و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلاماجراشده شب بیست و نهم ماه مبارک رمضان به نفسِ کربلایی حسین طاهر_لب گشود و عقده از دل باز کرد

روضه و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلاماجراشده شب بیست و نهم ماه مبارک رمضان به نفسِ کربلایی حسین طاهر_لب گشود و عقده از دل باز کرد

لب گشود و عقده از دل باز کرد
با حسینش راز دل ابراز کرد

کی ز دور خردسالی یاورم
یاد داری در کنار مادرم 

ماه رخسارت ز من دل می‌ربود 
تا بَرَد خوابم نگاهم به تو بود 

یاد داری شامگاهی با حسن
راه پیمودید دوشادوش من

غافل از خواهر نگردیدی دمی
تا نباشد گِرد من نامحرمی

*حال داداش! همه اینا رو گفتم باهات درد دل دارم ...*

حال بین نامحرمان گِرد منند
خنده بر زخم درونم می‌زنند

کجا رو داره وداع می‌کنه؟
با تن آب و چشم اشکبار
کرده‌ام بر ناقه طفلان را سوار

نیست عباس و علی اکبرت
بین دشمن مانده تنها خواهرت

*همهٔ روضه من همین بیت باشه*

لطف خود را باز یارم کن حسین
خیز از جا و سوارم کن حسین 

*یادته دادش روزی که اومدیم حتی عباس نذاشت پای من رو خاک برسه زانوشو رکاب گرفت.گفت وقتی می‌خوای از مرکب و از ناقه پیاده بشی بدون عمه سادات سیدتی پاتو باید رو پای عباس بذاری همه اومدن علی اکبر اومد، قاسم اومد، همه بنی هاشم اومدن، اما تا اون لحظه هنوز حرفی از نامحرما نبود حسین اما الان بلند شو نگاه کن همه رو سوار کردم یه محرم برام نمونده حسین... دیدم یه نگاه می‌کنه سمت علقمه میگه آی خوش غیرت بلند شو عباسم؟ ببین دورو بر خواهرتو نامحرما گرفتن حسین...*