نمایش جزئیات
روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده شب عید سعید فطر به نفسِ کربلایی حسین طاهری_درد داری دست بر بازو بگیر اما بمان

درد داری دست بر بازو بگیر اما بمان
پیش چشمم دست بر پهلو بگیر اما بمان
*تا دیروز میگفتم فاطمه جان رو نگیر از من خانوم بلند شدی کار می کنی نه نه همه رو فراموش کن. شنیدم داری میری
همین که سایه ات تو خونه ام بود همین برای من و بچهها بس بود.همین که داری آروم آروم میری ببین وضع بچههامون خونه ام عزا خونه شده فاطمه ..حسن و حسین دست گردن هم انداختن دارن گریه می کنن میگن داریم بیچاره میشیم*
درد داری دست بر بازو بگیر اما بمان
پیش چشمم دست بر پهلو بگیر اما بمان
*بگو خانم سی شبه برای پسرت دارم گریه می کنم .بخدا به فکر هیچی نبودم شبا میومدم نیمه شبی حسین حسین میگفتم میرفتم. به ناله هایی که نیمه شب می زدی دست بر پهلو می گرفتی امشبی یه ناله ای برای ما بزن بگو آی خدا اینها رو برای گریه ی حسینم ببخش امشب.. وای مادر..
امام صادق علیه السلام فرمود: برای مادر ما بلند بلند گریه کنید. حضرت موسی بن جعفر علیه السلام فرمود: کور بشه اون چشمی که برا مادر ما گریه نمیکنه.حالا می خواهی برای فاطمه گریه کنی عین اسپند روی آتیش بلند بلند داد بزن. امیرالمومنین آستین به دهن گرفت گریه می کرد. تو که می تونی داد بزنی نیمه شب.. فرمود: نیمه شب آروم گریه کنید فاطمه دوست نداره کسی متوجه بشه..حالا شما نیمه شبی بلند بلند داد بزنید آی مادر. حالا هممون نشستیم دور هم نیمه شبه فکر کن خونه امیرالمومنین زبون بگیر آی ننه ام ای وای.*
گریه کنید مادر ما بی گناه بود
گریه کنید مادر ما پا به ماه بود ...
حوریه ای که برگ گل آسیب میزدش
در قتل او مشارکت یک سپاه بود
*نوشت معاویه سه بار قبل اینکه خودم برم قنفذو فرستادم گفتم: برو علی رو کت بسته بیار مسجد. برمی گشت ،می گفت فاطمه اومد پشت در.. معاویه بار آخر خودم رفتم پشت در ایستادم گفتم: فاطمه! به علی بگو بیاد و گرنه خونه رو با اهلش آتیش میزنم.بخدا پشت در ایستاده بودم هنوز صدای نفس کشیدنش میومد با لگد به در زدم..چهل نفر گفتم حالا برید علی رو بیارید از خونه بیرون... آه مادرم ... مادر ما با اینحال بلند شد گفت: فضه علی کجاست؟ علی رو کجا بردن؟ گفتن خانم علی رو دارن میبرن مسجد خودشو با هر ضرب و زوری بود رسوند. تا رسید به امیرالمومنین دستو انداخت به کمربند مولا همه نامردا روی زمین افتادن. یه نگاه کرد گفت: آی آبروی هممونو برد وایسادین نگاه می کنید گفت: چه کنم؟ گفت: فاطمه رو بزنی علی از پا میفته.. امام صادق علیه السلام می فرماید: اینجا سند قتل مادر ما رو امضا کردن.. انقدر با غلاف شمشیر زدن
اینجا یه نفر نگاه کرد گفت: آبرومون داره میره اگر فاطمه رو بزنی علی میشینه از پا..
جای دیگه هم عمر سعد یه نگاه کرد به حرمله گفت: وایسادی آبرومون داره میره. گفت: چه کنم یا امیر؟ گفت: بچه رو بزنی بابا هم می میره. ابی عبدالله بچه رو روی دست گرفته هنوز داره میگه "مُنُّ عَلی اِبنِ مُصطَفی"هنوز حرفش تموم نشده "فَذُبِحَ الطِفلُ مِنَ الاُذُنِ اِلَی الاُذُن" کار داری امشب داره از بالا میاد حسین حسین .*
هرچه آمد به سرم دست به زانو نزدم
جز خداوند به عمرم به کسی رو نزدم
نانجیبان گل بی برگ و برم رو کشتن
رباب!رو زدم آب بگیرم پسرم را کشتن
برچسب ها
- حسین طاهری
- باب الحرم
- مناجات
- متن
- مداحی
- آموزش مداحی
- دانلود مداحی
- طاهری
- محمدحسین طاهری
- متن روضه حضرت زهرا
- اشعار
- متن شعر
- اشعار مذهبی
- شعر مذهبی
- اشعار مناجاتی
- ماه مبارک رمضان
- متن روضه حضرت فاطمه
- متن اشعار
- دانلود مناجات
- متن روضه شهادت حضرت زهرا
- متن روضه جانسوز
- متن گریز روضه حضرت زهرا
- متن روضه شهادت حضرت فاطمه
- متن روضه برای شهادت حضرت فاطمه
- متن روضه برای شهادت حضرت زهرا
- متن شعر برای ماه رمضان
- متن مناجات با خداوند
- شعر به همراه سبک برای رمضان
- شعر مداحی رمضان
- متن شعر مناجات با خدا در رمضان
- کربلائی حسین طاهری