روضه و توسل ویژهٔ شهادت امام رضا علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی حمید عسکری _ خادمت پشتِ سرِ قصر خبر میخواهد

خادمت پشتِ سرِ قصر خبر میخواهد
از شبِ مبهمِ این فتنه، سحر میخواهد

کاش آن خوشه‌ی مسموم زبانش میگفت
لبِ شیرین تو انگور مگر میخواهد ؟ 

تا عبا روی سرت میکشی و پا به زمین
رفتنت تا به درِ خانه هنر میخواهد 

آقاجانم! 
خوب شد این که جوادت به کنارت آمد
پدرِ از نَفَس افتاده پسر میخواهد 

لحظه‌ی رفتنِ خود در نظرت می‌آمد
روضه‌ی مردِ غریبی که نفر میخواهد 

*کدوم مردِ غریب ؟ ..*

یاد آن حرف تو با ابنِ شبیب افتادم
یاد آن دِشنه که از جدِّ تو سَر میخواهد 

صدا میزدی 
زیرِ دست و پا، تو دست و پا میزدی 

 *رفقا این آقا بانیِ روضه‌ی محرمه ها
رزق محرمو بگیرید..*

صدا میزدی
زیر دست و پا، تو دست و پا میزدی 
رو به شمرِ پستِ بی حیا میزدی
با تیر میزدن
تو رو با بُغضِ روز غدیر میزدن 

یه وقتی عُذرمو نخوای، درسته که خیلی بَدم
به دردِ هیچی نخورم، سینه زنی که بلدم  

با وا حسین وا زینبا سینه میزنم
سینه میزنم سینه میزنم  
با ضربِ نعلِ مَرکَبا سینه میزنم 
سینه میزنم سینه میزنم

سینه میزنم تا سینه‌ام بشه کبود
سینه میزنم به یادِ مقتل از وجود
سینه میزنم که شمر رو سینه‌ی تو بود 

از وقتی که رو کامِ من یه ذره تربتت نشست
دستِ خودم نبود تویِ دلم محبتت نشست

عمری از اون روز تا حالا گریه میکنم
تا نبَریم به کربلا گریه میکنم 

گریه میکنم 
تو اشک بده منم برات گریه میکنم
بارون میشم رویِ لبات گریه میکنم
برات قَتیل العَبرات گریه میکنم 

ریّان بن شَبیب! جدّمونو غریب گیر آوردن 
ریّان بن شَبیب! آبو واسه حبیب دیر آوردن

تو شیبِ گودال زمینگیر شد 
حسین پیر شد 

«صلی الله علیکَ یا مظلوم 
ای حسین ...»
‌