نمایش جزئیات
روضه و توسل به باب الحوائج حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام در روز عرفه اجرا شده به نفسِ حاج ابوالفضل بختیاری

نامه ازمحبوب آورده است کسوت راببین
مبدا تاریخ عشاق است هجرت راببین
در نمازش دید تنها مانده باسجاده اش
مسلمین رادر وفا بنگر جماعت را ببین
دستگیر هاشمیان بین کوفه یک زن است
طوعه تنها مرد این شهر است غیرت راببین
دزد را کِی می سپارد یک نفر نزد شُریح
کودکانش را به دستش داد غربت را ببین
شد سرش دروازه را آذین و بعد از واقعه
خود حسین آمد به دیدارش زیارت را ببین
سلام میدم از دور با لبهای پاره
الهی که چوبی برای لب تو کسی بر نداره
اخ ایشالله تو کوفه کسی توی خورجین سرت رو نیاره
به پیراهنم دست نخورد آخرش گریه کردم برای تو
لبم پاره شد آب نخوردم چقدر گریه کردم لباتو
من افتادم اما کجا پیکرم پا خور مرکبا شد؟
دوازده تا ضربه نخورده سرم با یه ضربه جدا شد
*علامه بحرالعلوم با اون مقام که شنیدید بارها زیارت کرده حضرت صاحب رو نقل میکنه میگه: یه شب جمعه نتونستم برم کربلا گفتم برم سر قبر مسلم،اومدم درعالم مکاشقه دیدم یه هودجی داره میاد یه خانم مجللی پیاده شد برا زیارت مسلم ،چه خبره کیه این خانوم ؟فرمودند:مادرسادات حضرت صدیقه است هر شب جمعه اول میاد زیارت مسلم، بعد میره کربلا گریه کنای مسلم طلیعه ی محرم روضه این آقاست ...
گفت حسین جان !
مثل من هیچکسی این همه حیران نشود
تک و تنها وسط کوفه پریشان نشود
تا شنیدم همه دنبال غنیمت هستند
نذرکردم که تن پاک توعریان نشود
گفت با لب پاره لب بام دعایت کردم
عزیزم لب تو پاره و عطشان نشود
*روضه آب رو گفتم.. کاسه آب آوردند خواست آب بنوشه از لب مبارک خون می ریزه انقدر خون ریخت نتونست آب بنوشه.. قربون غربتت برم اما این لب منو جای دیگه برده تو راهم ببرم..نانجیب رو تخت نشسته بود. ازشماسوال میکنم آدمی که مست کرده میتونه یه جارو نشونه بگیره یا نه؟ این چوب رو محکم میزد گاهی به چشم حضرت گاهی به لبها میخورد گاهی به بینی مبارک صورت و لبها...."السلام علی الصدر مقروع بالقتیل .."کاش همینجا تموم میشد امام رضا فرمود:شراب می خورد ته مونده شراب رو میریخت کنار سربریده حسین...*